Virgool - ویرگول

فایده‌گرایی اقتصادی در اوج بحران

by

۱۳۹۹/۰۲/۲۱
پیام گنج‌علی‌شاهی
دانشجوی دکترای حقوق کیفری و جرم‌شناسی

◾️نیکولاس لومان معتقد بود جامعه متشکل از سیستم‌هایی است که در ارتباط و تعامل با یکدیگرند. این سیستم‌ها نسبت به یکدیگر استقلال دارند و به تعبیری خودقانونگذار و خودسامان‌اند. عمده‌ترین این سیستم‌ها شامل سیستم هنر، اخلاق، حقوق، سیاست، اقتصاد و مذهب است. در این نوشتار هدف این است که از خلال تحلیل سیستمی، بحران حادث در مسئله کرونا مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور دو سیستم اخلاق و اقتصاد را جدا کرده‌ایم و بحران را در تعامل نامطلوب این دو سیستم مدنظر قرار دادیم. هر چند قطعاً مسئله کرونا نظیر تمام مسائل فراگیر اجتماعی، تمامی سیستم‌های اجتماعی را درگیر می‌کند و آثارش محدود به این دو سیستم نیست.

پیش از ورود به بحث بیان چند مقدمه ضروری است. نخست اینکه کرونا علاوه بر اینکه یک موجود طبیعی است و از این حیث گزاره‌های مختص به خود را دارد (نظیر گزارهای پزشکی و ویروس شناسی)، یک ابژه اجتماعی نیز هست که سیستم‌های اجتماعی-مفهومی را درگیر خود می‌کند و هر سیستم اجتماعی سعی می‌کند تا مطابق بهترین برنامه‌ای که برای حفظ و ارتقا آن سیستم لازم باشد گزاره‌هایی را تجویز کند و جنبه‌هایی از کرونا را به خود پیوند زند که بیشترین کارایی را برای سیستم داشته باشد. بنابراین کرونا از یک ویروس به یک عامل و مفهوم اجتماعی بدل می‌شود، هرچند ظاهر آنچه درباره کرونا گفته می‌شود و نمایش داده می‌شود، استدلالات، رهنمودها و نظریات پزشکی و مبتنی برسلامت است؛ نظیر اینکه در خانه بمانیم، فاصله اجتماعی را رعایت کنیم، فلان ماده، دارو با وسیله برای محافظت در برابر کرونا موثر است و... اما در سطحی پنهانی‌تر سیستم‌های اجتماعی نظیر اخلاق، مذهب و اقتصاد، کرونا را بزنگاهی برای نمایان کردن خود می‎بینند و گزاره‌هایی را تجویز می‌کنند که چه بسا قبلاً بیان نمی‌کردند (یا دست کم با این شدت بیان نمی‌کردند) و در مرکز توجه قرار نمی‌دادند.

مقدمه اساسی دیگر برای ورود به بحث نحوه تعامل سیستم‌ها با یکدیگر و نسبت آن‌ها با هم است. به تعبیر لومان، سیستم‌ها در جامعه مدرن هنگامی در وضعیت مطلوب به سر می‌برند که حیطه‌های همدیگر را اشغال نکرده باشند و به تعبیری یک سیستم به شیوه‌ای انگل‌وار مولفه‌های خود را درون سیستم دیگر نکرده و آن را از استقلال تهی نکرده باشد. به عنوان نمونه در دوران کلیسای قرون وسطا، مذهب مسیحیت سیستمی بود که در سایر سیستم‌ها نفود کرده بود و احکام اخلاق، هنر، سیاست، اقتصاد و حقوق و... کم و بیش تابعی از نگره مذهبی آن دوران بودند. پس می‌توان گفت سیستم‌ها تفکیک نشده و رابطه میان آن‌ها معیوب بود.

مقدمه سوم اینکه حیطه این نوشتار اخلاق اقتصادی است و به اقتصاد اخلاقی یا غیراخلاقی کاری ندارد. مسائلی نظیر احتکار، بالا و یا پایین بردن قیمت‌ها، دستکاری در کیفیت کالا در مواقع بحرانی و مواردی مشابه همگی مصداق‌ها و موضوعات داخلی در حوزه سیستم اقتصادند که ممکن است، بنابر نگرش‌ها، برچسب اخلاقی خوب یا بد بخورند. این موارد موضوع بحث حاضر نیست. در مقابل نگاه اخلاق اقتصادی بیانگر خروج نامساعد اقتصاد از درونه و محتوای خود و ورود به باورهای اخلاقی است؛ در این موارد ما با کالا و بازار کاری نداریم؛ اما نگرش ما کاسبکارانه و اقتصادمآب باقی می‌ماند. مثلاً راجع به حیات یا ممات یک نفر که اصلاً موضوعی اقتصادی نیست با نگاهی اقتصادی و مبتنی بر سود و زیان حکم صادر می‌کنیم. ریشه این امر دست کم از لحاظ نظری، به این گزاره آدم اسمیت در کتاب ثروت ملل بازمی‌گردد که سودجویی توسط دستی نامرئی هدایت شده و به خیر عمومی منجر می‌شود. پس سعادت و خیر که اموری اخلاقی هستند تابع سنجه‌ای اقتصادی در نظر گرفته می‌شود. خود اسمیت شاید به طور کامل با استلزامات گزاره‌اش موافق نباشد اما به نظر می‌رسد که او در این قضیه عمد داشت که رقابت آزاد و سودجویی فردی را تنها برای پیشرفت صنعت، تجارت و بازار، که مؤلفه‌های عمده اقتصاد مدرن‌اند، در نظر نمی‌گرفت بلکه آن را برای سعادت کل جامعه مفید می‌دانست و بدین ترتیب از مرزهای سیستم اقتصادی گذر می‌کرد.

با بیان این سه مقدمه به موضوع اصلی می‌پردازیم. یکی از مشکلاتی که جامعه پساصنعتی با آن مواجه بوده به‌هم خوردن تعادل سیستم‌های اجتماعی است. عامل اقتصاد و سیستم اقتصادی، جایگزین نقش فراگیر مذهب در سیستم‌های دیگر شده، تعادل میان سیستم‌های اجتماعی را به هم زده و از حیطه بازار خارج و به سیستم اخلاقی جامعه نفود کرده است. در بحران کرونا مسئله اخلاق اقتصادی در نوعی از گرایش و تفکر نسبت به هم‌نوع و زیست در جهان بسیار نمود پیدا کرده است که می‌توان آن را فایده‌گرایی اقتصادی نامید. نمود چنین نگاهی در نظراتی است که شاید ما هم در ذهن، ولو به صورت گذرا، در نظر گرفته باشیم. اینکه افرادی از بین بروند تا منابع کره زمین دست نخورده باقی بماند، افراد ضعیف‌تر از بین بروند تا فضا و منابع برای کسانی که قوی‌ترند مهیاتر شود، احیاناً با آزمایش بر روی ضعیف‌ترها واکسن یا مداوایی کشف شود، ای کاش افرادی که کم‌تر به حال جامعه مفیدند از بین می‌رفتند (همین جا بلافاصله باید اضافه کنم که معیار مفید بودن برای جامعه نیز عمدتاً مبتنی بر بهره‌وری اقتصادی است) یا اینکه خوب است! پیرترها از بین می‌روند و فضا برای جوانان باز می‌شود. این نوع از نگرش را از آنجایی فایده‌گرایی نامیدم که مبتنی بر نگاه بیشترین سود برای بیشترین افراد است و اساساً مفهوم انسان را به نفع اکثریت در پرانتز می‌گذارد. همچنین این فایده‌گرایی از این منظر اقتصادی است که عمدتاً بر بازدهی اقتصادی-اجتماعی استوار است و حاصل نگاه نهادینه شده اقتصادی در جامعه جهانی کنونی است که متر و معیار ارزشمندی انسان را نه در خود او که در سود او می‌بیند. البته بدیهی است که این نوع نگرش در سطح فردی باقی نمی‌ماند، بلکه در تصمیمات گسترده اقتصادی-حکومتی نیز متبلور می‌شود و بیش از پیش خود را عینی می‌کند. دو نمونه بارز این امر تصمیم دو کشور ژاپن و انگلیس در بحران کروناست. انگلیس طی تصمیمی از درمان افراد آسیب‌پذیر خودداری کرد که سبب نگرانی بسیاری از انسان‌دوستان شد. ژاپن نیز اقدام به ممانعت از خروج افرادی در کشتی‌ای که چند نفر آنها مبتلا به کرونا بودند گرفت؛ تصمیمی که از لحاظ اخلاقی نامناسب نشان می‌دهد و اخلاق را در معنای انسانی آن مدنظر ندارد. لازم به ذکر است که مذمت چنین تصمیماتی به معنای به خطر انداختن جامعه نیست بلکه نشان دادن در خطر بودن جامعه است.

مسلماً نوشتار حاضر بر تمام نگرش‌های فایده‌گرایی ایراد وارد نمی‌کند چرا که فایده‌گرایی نظریه پهن‌دامنه و چند وجهی است که نمی‌توان از ارزشمندی آن در اجتماع چشم‌پوشی کرد. مثلاً در همین بحران کرونا آنجا که افراد با محدود کردن سبک زندگی خود و در قرنطینه خانگی ماندن بیشترین سود را به بیشترین افراد جامعه می‌رسانند، ولو اینکه خودشان با ضررهای اقتصادی یا روحی مواجه شوند، خود یکی از بروزهای فایده‌گرایی است. بدین ترتیب ایراد این بحث بر غالب شدن وجه اقتصادی در فایده‌گرایی است نه خود نگرش فایده‌گرایی. در مقابل، اخلاق مقابل نگرش اقتصادی فایده‌گرا می‌ایستد و گوشزد می‌کند که جامعه یک کل منسجم است که بهروزی آن در گرو اعتماد و ارزشگذاری بر اساس انسانیت است نه هر امر خوب یا بدی که بر انسان عارض می‌شود. نگرش اخلاقی به ما نهیب می‌زند که اکثریت قدرتمند فایده‌گرا نه تنها ضعیفان را نابود می‌کند بلکه قساوتی را در اکثریت به وجود می‌آورند که می‌تواند با تغییر معادله، اکثریت خود را ببلعد؛ چرا که حذف کردن و نادیده گرفتن انسان‌ها در بازی فایده‌گرایی اقتصادی تنها معطوف به یک گروه در برابر گروه دیگر نبوده و بدل به یک ایدئولوژی جهانی می‌شود. این بازی خطرناک در مسئله کرونا ممکن است دامان بیماران مستعد، کهنسالان و یا افراد کم بازده اقتصادی را بگیرد اما در بحران‌های دیگر، به فراخور بحران، به انحاء گوناگون بخش‌هایی از اکثریت را نیز در خود فرو می‌برد.

در آخر بهتر است به یاد پرسش یوال نوح هراری در کتاب انسان خداگونه بیفتیم که می‌گوید آیا خود انسان با باورهایش بیشتر از هر ویروس، بیماری و بلایی جان نگرفته است؟

◾️نشریه و پادکست آذر، انجمن اسلامی دانشجویان پیشرو دانشگاه تربیت مدرس