« تهران»؛ ۸۶ سال دانشگاه مادر
هشتم خرداد ۱۳۱۳ جمعی از مسئولان وقت کشور قانونی را به تصویب رساندند که خروجی آن تأسیس دانشگاه تهران شد. احتمالاً در آن سالها هیچکس فکرش را هم نمیکرد که روزی این دانشگاه به بزرگترین و معتبرترین دانشگاه ایران و به عبارتی پایگاه اصلی و به نوعی آبروی علمی ایران شود.
به گزارش ایسنا، روزنامه ایران در ادامه نوشت: «صحبت از دانشگاهی است که در بیش از ٨ دهه گذشته بزرگان و شخصیتهای برجسته علمی، سیاسی و اجتماعی را تربیت کرده است. افرادی چون شهید مصطفی چمران، سیدموسی صدر، سیدجواد طباطبایی و.... امروز همان روزی است که به شکرانه تأسیس دانشگاه تهران، از آن بیشتر یاد میکنیم و به احترام تمام استادان و دانشآموختههای برجسته آن کلاه از سر برمیداریم. پنجشنبه هشتم خرداد مصادف است با روزی که تأسیس یک دانشگاه برای ما ایرانیها ماندگار و منشأ اتفاقات بزرگ و ارزشمندی شد. دانشگاهی که سالها پس از فعالیت، نامش جهانی شد و بر سر زبانها افتاد. اگر آمریکاییها به «هاروارد»، «امآیتی» و «کلمبیا» مینازند و انگلیسیها از «آکسفورد» میگویند، ما هم دانشگاهی داریم که شانه به شانه دانشگاههای بزرگ دنیا، قد علم کرد. دانشگاهی که پیشینه و قدمتش، تدریس استادان بنام و بلندمرتبهاش، تحصیل دانشجویان ممتازش و ارزش مدارک تحصیلیاش در کشور و خارج از مرزها، قابل اعتنا و افتخار است. روایت دانشگاهی را مینویسم که در دانشکدههای آن بزرگانی رفتوآمد کردهاند. از شخصیتهای برجسته و چهرههای صاحبنامی که در دانشگاه تهران تدریس کردهاند میتوان به جلالالدین همایی، عبدالعظیم قریب، بدیعالزمان فروزانفر، محمدعلی اسلامی ندوشن، محمدتقی بهار، سیمین دانشور، استاد علیاکبر دهخدا، دکتر محمد معین و مهندس مهدی بازرگان ، شفیعی کدکنی، شهید مرتضی مطهری، دکتر محمود حسابی، عبدالحسین زرینکوب، قیصر امینپور و ... اشاره کرد.
یونیورسیتی تهران
بهمنماه سال ۱۳۱۳ شمسی بود که جلسه هیأت دولت وقت به ریاست محمدعلی فروغی تشکیل شد. در این جلسه همه از زیبایی تهران گفتند اما مرحوم علی اصغر حکمت، مسئول وزارت معارف، از پیشرفتهای پایتخت گفت: «البته که در آبادی و عظمت پایتخت شکی نیست ولی تنها نقص آشکار آن این است که اونیورسیته (دانشگاه) ندارد و حیف است که در این شهر نوین از این حیث از دیگر بلاد بزرگ عالم، واپس ماند.» همین حرفها ذهنها را به سمت ساخت یک دانشگاه بزرگ برد و در همان روزها بودجه اولیهاش هم تصویب شد که رقمش به میزان ۲۵۰,۰۰۰ تومان بود. علیاصغر حکمت همان روزها به سراغ پیدا کردن زمین رفت و حتی معمار ساخت دانشگاه را هم پیدا کرده بود. آندره گدار، معمار چیرهدست فرانسوی که در آن روزگار بهعنوان مهندس در خدمت وزارت معارف بود شروع به طراحی دانشگاه کرد و پس از گشتن بسیار نهایتاً به باغ جلالیه رسیدند. موضوعی که نیلی احمدآبادی، رئیس دانشگاه تهران این چنین روایت میکند: در زمان پهلوی اول دولت مدرن تشکیل شد، در یک جلسه که با حضور پهلوی اول تشکیل شد یکی از مسئولان وقت ذکر میکند ما بخشهای مختلفی از دولت مدرن را تشکیل دادیم اما آن چه باقی مانده یک اونیورسیته (دانشگاه) است، این موضوع با موافقت پهلوی اول مواجه میشود؛ چرا که در توجیه دانشگاه گفته شد ما میتوانیم متخصصان خودمان را داشته باشیم. مرحوم حکمت نقش بسیار تعیینکنندهای در توسعه دانشگاه تهران و البته دیگر مراکز آموزشی داشتند.
نیلی احمدآبادی درباره معماری دانشگاه میگوید: معمار معروف فرانسوی گدار دانشکدهها را طراحی کرد، در آن روزها بر خلاف امروز که یافتن زمین مناسب در شهر تهران برای ایجاد دانشگاهی عظیم تقریباً ناممکن است، در آن روزها زمینهای فراوانی وجود داشت که صاحبان آنها در فروش آنها مشکلی نداشتند. ساختمانهای دانشکدهها به لحاظ معماری شبیه ساختمانهای فرانسه است. اگر به پاریس بروید نمونه این ساختمانها را روبهروی برج ایفل میبینید. البته نه تنها ساختمانها بلکه آموزشها هم به سبک فرانسوی بود؛ چرا که گروه اول استادان دانشگاه به فرانسه رفتند و در آنجا آموزش دیدند.
دو بال علم و تعهد
تا اسم دانشگاه تهران میآید ذهنها به سمت سردر زیبایش میرود که به نماد این دانشگاه معروف شده است. برخی درباره سردر دانشگاه معتقدند این طراحی دو پرندهای است که بالهایشان را برای اوج گرفتن و برخاستن از زمین، باز کردهاند. رئیس دانشگاه تهران در این باره اما نظری دیگری دارد: کار هنری قطعیت ندارد و هر کس میتواند برداشت خودش را داشته باشد، این اثر طراحی یکی از دانشجویان دانشگاه تهران است و با مفهوم علم و دانش هم پیوند دارد. برخیها معتقدند این اثر کتابی است که به صورت باز در مقابل دیگر گذاشته شده است که میتواند اهمیت علم و دانش را بگوید. نیلی احمدآبادی به آرم دانشگاه تهران هم اشاره میکند که اثری برگرفته از نشان ساسانی است: مرحوم دکتر مقدم، استاد دانشگاه تهران، آرم دانشگاه را طراحی کردند. مرحوم مقدم از نشان ساسانی این ایده را گرفت، از این آرم تفاسیر زیادی شده است اما به نظرم مفهوم دو بال علم، تعهد و مسئولیت را نشان میدهد.
ثبت ملی و مقاوم سازی
دانشگاه تهران به خاطر قدمت، تاریخ و شکوهش در این سالها به ثبت ملی هم رسیده است و اخیراً تلاشهایی در جهت ثبت آن در میراث جهانی یونسکو هم انجام شده است اما به خاطر فرسودگی ساختمانها حالا موضوع مرمت و بازسازی دانشکدهها خبرساز شده است. این موضوع البته موجب نگرانیهایی هم شده است. نیلی احمدآبادی این مقاومسازی را بسیار سخت و سنگین توصیف میکند و میگوید: با ثبت ملی دانشگاه کار مقاومسازی بسیار سخت شده است، ما دانشکده حقوق وعلوم سیاسی را کاملاً مقاومسازی کردیم و هماکنون دانشکده ادبیات و علوم سیاسی در حال مقاومسازی است و بعد از این دانشکده، دیگر دانشکدهها را بر اساس استاندارد میراث فرهنگی مقاومسازی کردهایم. ما میراث دانشگاه را حفظ میکنیم و نگرانی در این باره وجود ندارد. البته طرح توسعه دانشگاه را هم در دستور کار داریم و بهرهبرداری از این طرح شروع شده است، بخشی از ساختمانهایی را که دانشگاه خریده است به پارکهای علم و فناوری دادهایم.
هزینه دانشگاه تهران در تحولات
دانشگاه تهران فقط نماد یک دانشگاه آموزشی در این سالها نبوده است، این دانشگاه بهعنوان قدیمیترین و بزرگترین مرکز آموزش عالی بهعنوان دانشگاه مادر در طول تاریخ ۸۶ ساله خود همواره کانون تحولات سیاسی و اجتماعی کشور هم بوده است و از اهمیت روزهای طلایی و تحولات سیاسی و مطالبات دانشجویی این دانشگاه براحتی نمیتوان گذشت. این موضوع مورد تأیید نیلی احمدآبادی است: استادان بنامی در دانشگاه در این مدت تدریس کردهاند که تفکرات خاص خود را داشتند، تجربه طولانی دانشگاه تهران در زمینه آموزش و جامع بودن دانشگاه موجب شده تا دیدگاهها و تصمیمات دانشگاه تهران از پختگی و عمق بیشتری برخوردار باشد. استادان و دانشجویان همیشه مطالبهگر بودند و البته سطح انتظارات و خواسته دانشجویان همیشه بالا بوده است و سیستم هم باید پاسخگوی دانشجویان باشد.
او میگوید: دانشگاه تهران هزینه بسیاری در طول این سالها داده است. این به نفع آموزش عالی کشور نیست. دانشگاه تهران خیلی وقت ها بار احزاب را به دوش گرفت، اگر احزاب در کشور به صورت منطقی و اصولی شکل بگیرد این همه اتفاق در دانشگاه تهران رخ نمیداد و احزاب مسئولیت بر عهده میگرفتند.»
انتهای پیام