Virgool - ویرگول
کاری را بکن که دوست داری
by آتوسا حسنیهمیشه دلم می خواست می توانستم درکشان کنم.
از همان شش سال پیش که فیلم تایتانیک را برای اولین بار دیدم و در تمام سی دقیقه ی پایانی اش چشمانم دو کاسه آب بود ، این صحنه ی فیلم برایم مجهول باقی ماند.
چرا؟
چگونه؟
انسان باید به چه مرحله ای از کمال شخصیتی برسد که کاری که می کند توی پی و استخوانش نفوذ کند و افسارش را به دست بگیرد.
به عنوان کسی که نوشتن را دوست دارد به خودم می گویم باید از خیلی چیزها بگذرم و بااین حال هر روز بنویسم.
ولی آیا این واقعا منم که می نویسم؟
یا نیرویی نامرئی قلم توی دستم را تکان می دهد؟
همان نیرویی نیست که پای رفتن را از آن نوازنده ها گرفته بود؟
هنوز از خودم می پرسم اگر من جای آن چند نوازنده ی معروف تایتانیک بودم شهامت برگشتن و ادامه ی نواختن تا غرق شدن را داشتم؟
کاری را انتخاب کنید که مطمئن باشید حتی اگر کشتی تان غرق هم شود تا پای جان دست بردارش نیستید.این هیاهوی پول در آوردن این روزها دارد ماهیت انسانی ما را زیر سوال می برد.
کاری را بکن که دوست داری.
بگذار وقتی کار می کنی فرصت کنی صدای درونت را بشنوی.