فرادید
کرونا و تغییر مناسبات میان رسانه و سیاست
by Faradeedفدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران هم گزارش داد برخی از کشورهای اروپایی مانند ایرلند، اسپانیا و اسلوونی کنفرانسهای مطبوعاتی آنلاین را به گونهای برگزار کردهاند که منجر به محدودیت حضور و پرسشگری روزنامهنگاران شد.
شیوع ویروس کرونا در جهان بسیاری از مناسبات اجتماعی و سیاسی را تحتالشعاع قرار داده است، در این میان، اطلاعرسانی رسانهها و دخالت دولتها به مرحلهای دیگر وارد شده است.
ابراز نگرانی از محدودیت روزنامهنگاران، در پی شیوع ویروس کرونا
در آخرین گزارشها از سازمانهای بینالمللی که برای آزادی مطبوعات در سراسر جهان تلاش میکنند، از یک تغییر بزرگ در مناسبات میان رسانه و سیاست در کشورهای دموکراتیک و غیردموکراتیک حکایت دارد.
اخیرا ۱۰ نهاد حامی آزادی مطبوعات با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به شورای اروپا، در مورد خطر تضعیف نهادهای دموکراتیک از جمله مطبوعات آزاد حین تلاش برخی از دولتهای اروپایی برای مقابله با بیماری کرونا هشدار دادند.
فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران هم گزارش داد برخی از کشورهای اروپایی مانند ایرلند، اسپانیا و اسلوونی کنفرانسهای مطبوعاتی آنلاین را به گونهای برگزار کردهاند که منجر به محدودیت حضور و پرسشگری روزنامهنگاران شد.
در سویی دیگر، دیوان عالی هند به رسانهها دستور داد که فقط اطلاعات رسمی در مورد کرونا را منتشر کنند. در برخی ایالات این کشور، مجازات نقض این قانون، تحت اتهام "انتشار اخبار دروغین در مورد بیماری همهگیر" و "فتنه انگیزی"، حبس ابد تعیین شده است.
این وضعیت در کشورهایی نظیر چین و ترکیه که عملا مطبوعات قادر به فعالیت آزادانه نیستند در شرایط نگرانکنندهتری قرار گرفت.
در چین، برخی از روزنامهنگاران تحت عنوان قرنطینه اجباری از فعالیت رسانهای دور نگه داشته شدهاند و علاوه بر بازداشت، اخبار مفقود شدن افرادی که از طریق فضای مجازی در صدد جمعآوری اطلاعات ورای دادههای رسمی و دولتی بودهاند منتشر شده است.
در ترکیه هیچ اطلاعاتی خارج از کانالهای رسمی و ارگانهای دولتی منتشر نشده و مانند برخی کشورهای اروپایی کنفرانسهای مطبوعاتی با محدودیتهای فراوان برگزار میشود.
در بعضی از کشورها از خبرنگاران خواستهاند که سوالهای خود برای نشستهای خبری را از قبل بفرستند و به آنها اجازه طرح پرسشهای تکمیلی داده نشده است، علاوه بر این در زمان پاسخگویی برخی سوالها حذف شدهاند.
نگرانی اینجاست که وضعیت فعلی، ممکن است پس از پایان این بحران سلامت، ادامه پیدا کند. اما مساله چیست؟
با تبدیل ویروس کرونا به یک اپیدمى و تغییر الگوهای ارتباطی زندگی فردی و اجتماعی، رابطه تنگاتنگ سیاست با رسانه، به عنوان اصلیترین مجرای ارتباط با جامعه، نشانههایی از تغییرات اساسی داشته که احتمال ورود به فاز جدیدی از ارتباطات سیاسی را تقویت میکند.
این امر میتواند از زوایای متعددی موضوع تحقیق و بررسی پژوهشهای آکادمیک و علوم انسانی باشد، اما تبدیل رسانه از نهاد ناظر بر سیاست به ابزار تحت نظر سیاست یکی از مهمترین ابعاد این تغییر است. این را میتوان با نگاه به موضوع رسانهای شدن سیاست فهمید.
مدیاتیزاسیون یا "رسانهای شدن" سیاست مفهوم جدیدی نیست
رسانهای شدن سیاست
مدیاتیزاسیون یا "رسانهای شدن" سیاست مفهوم جدیدی نیست و پیشگامان مطالعات علمی در این زمینه از دهه هفتاد میلادی در مورد آن تحقیقهای مختلفی را انجام دادهاند.
این مفهوم در ارتباطات سیاسی به فرآیندی گفته میشود که طی آن رسانهها رابط بین جامعه و سیاستمداران میشوند. سیاستمداران با بهرهگیری از امکانات رسانه نبض جامعه را میسنجد، با این نفوذ "ایجاد رضایت" و "جلب مقبولیت" کرده و سپس علاوه بر تحکیم موقعیت خود، دایره قدرت را گسترش میدهند.
استیگ یاروارد، پژوهشگر ارتباطات، میگوید بازیگران اجتماعی سعی میکنند از منابع رسانهای برای منافع منحصر به فرد خود استفاده کنند.
فرایند رسانهای شدن در طول زمان به توسعه و تنوع رسانهها، وابستگی جامعه و سیاست به رسانهها و تسلیم شدن آنها در برابر قوانین و "منطق رسانه" کمک کرده است.
هنجارهای رسانهای که با منطقی منحصر به فرد میتواند رویدادهای اجتماعی را به هم ارتباط دهد
منطق رسانه
کنت آسپ، محقق رسانه، با بررسی نقش رسانه در جامعه در چهارچوب سه حوزه بازار، ایدئولوژی و هنجارهای رسانهای گفت که زمینه رسانهای شدن در پیروی از "منطق رسانه" است. این مفهوم به معنای ساده یعنی هنجارهای رسانهای که با منطقی منحصر به فرد میتواند رویدادهای اجتماعی را به هم ارتباط دهد.
بازیگران غیررسانهای با پیروی از رویکرد منطق رسانه میتوانند به طور وسیع قابل مشاهده و مورد توجه قرار گیرند و از طریق رسانه برای مخاطب خود صحنهسازی کنند. تبدیل شدن رسانه به عرصه بازی بازیگران سیاسی و اجتماعی موجب رقابت بین رسانهها نیز میشود.
با این حال در این فرایند، چنانچه رسانهای به طور مداوم با تحولات اجتماعی و تکنولوژیکی از اشکال جدید و پیچیدهتر ارتباطی تبعیت نکند و خود را متناسب با حوزههای مختلف زندگی اجتماعی توسعه ندهد، از زمین بازی بازیگران جامعه حذف میشود.
نهادهای حامی آزادی مطبوعات احساس خطر کردند
روند تکامل رسانهای شدن
نظریهپردازان حوزه رسانه روند تکامل رسانهای شدن سیاست را به چهار مرحله زمانی تقسیم کردهاند:
در مرحله اول، رسانهها به عنوان منبع اطلاعات در مورد سیاست و جامعه، وظیفه خبررسانی را بر عهده داشتهاند.
در مرحله دوم با تکمیل روند "حرفهای شدن"، فعالیت حرفهای رسانهای تخصصی شده و سیاست و رسانه در این مرحله با رویکردی عملگرایانه به یکدیگر وابستگی پیدا کردند.
مرحله سوم زمانی شکل گرفت که جایگاه رسانه به عنوان یک نهاد دموکراتیک تثبیت شد. در پی آن، رسانهها به تناسب تحولات اجتماعی تلاش کردند مستقل عمل کنند و به این ترتیب جایگاه بالادستی اختیار کردند.
در مرحله چهارم، سیاست نقش بالاتر رسانه را پذیرفت. سپس، خود را با "منطق رسانه" سازگار کرده و آن را به عنوان بخشی لازم از عملکرد خود قبول کرد. در این مرحله به مرور ارتباطات بین فردی با ارتباطات رسانهای جایگزین شده و سیاست به رسانه و منطق آن جهت سازماندهی و تولید مضامین مطابق با معیارهای رقابت وابسته شده است.
تضعیف رسانه با همهگیری کرونا
در دوران همهگیری کرونا و مقابله دولتها با آن تا حد زیادی جایگاه رسانه تضعیف شده و نهادهای حاکمیتی سیاست توانستهاند با اقتدار تا حد زیادی رسانه را به ابزار تحت نظارت خود تبدیل کنند. به عبارتی روند قدرتیابی رسانهای در برابر سیاست معکوس شد.
با کاهش بسیار بالای ارتباطات بین فردی در زمان شیوع کرونا، تنها مجرای ارتباط سیستم سیاسی با مردم، رسانهها هستند و ابزار رسانه، چه مکتوب و چه مجازی، نقش بسیار مهمتری در مدیریت و هدایت جامعه پیدا کرده است. این شرایط منجر به زیر سوال رفتن برخی حقوق اساسی بشر نظیر "گردش آزاد اطلاعات" به بهانه احقاق حق سلامت عمومی شد.
بحران سلامتی در اکثر کشورهای جهان، چه دموکراتیک و چه اقتدارگرا، باعث شده که قدرتهای سیاسی بر خلاف روال سابق کنترل و نظارت خود را بر رسانه افزایش دهند.
سیاست بر اساس رویههای قدیمی و با پیروی از منطق رسانه اکنون توانسته است خطر شیوع بیماری را تبدیل به فرآیندی برای قدرتنمایی در برابر رسانهها کند.
در این موازنه جدید رسانه دیگر تامینکننده مشروعیت برای سیاست نیست و تبدیل به ابزار تثبیت مشروعیت شده است
در این بحران، اطلاعات به عنوان مهمترین منبع تغذیه رسانه صرفا در دست دولتها است. دسترسی رسانهها به منابع اطلاعاتی جایگزین کاملا محدود شده و در بسیاری از کشورها دسترسی به اطلاعاتی که منبع آن غیر از ارگانهای رسمی دولتهاست جرمانگاری و عملا بسته شده است.
در نتیجه، انتشار اخبار و اطلاعاتی که خارج از مجرای دولتی به دست میآید با اتهامهایی نظیر "دروغ"، "شایعهپراکنی" و حتی "تشویش اذهان" تحدید و تهدید میشود.
علاوه بر اعمال قوانین برای تبعیت رسانهها از دولت، دولتمداران خود را به تنها مجرای دسترسی به اطلاعات تبدیل کردهاند و رسانه برای تامین محتوا جهت فروش به جامعه به اطلاعاتی وابسته شده که صرفا در اختیار دولت قرار دارد. این شرایط موضع سیاست را در برابر رسانه بالاتر برده است.
از سوی دیگر، در شرایط همهگیری بیماری نیاز اطلاعاتی جامعه بیش از پیش افزایش یافته و هر موضوعی در این رابطه ارزش خبری پیدا کرده است. سیاسیون با پیروی از منطق رسانه، به جامعه القا کرده اند که تنها منبع اطلاعات موثق دولت و شبکههای زیرمجموعه آن است.
سیاست که در این سالها منطق رسانه را به درستی آموخته و با آن سازگار شده بود؛ در این فرصت، رسانه را به ابزار تبدیل کرده و در این بین نیازمندی مطلق جامعه به اطلاعات موثق اهرم فشار رسانه را ضعیف کرده است.
در این موازنه جدید رسانه دیگر تامینکننده مشروعیت برای سیاست نیست و تبدیل به ابزار تثبیت مشروعیت شده است. در بحران اقتصادی فعلی که منجر به برخی جنبشها و تحولات اجتماعی نیز خواهد شد، چنانچه سیاستمداران موقعیت به دست آمده در تسلط بر رسانهها را ادامه دهند، غول و قدرت رسانه را بدون واسطه و بیش از پیش در اختیار خواهند گرفت.