https://www.fardanews.com/files/fa/news/1399/3/7/1355873_976.jpg

پایگاه خبری فردا

زائری: از مجری شدن روحانیون دفاع می‌کنم

by

حجت الاسلام «زائری» درباره اجرای برنامه‌ها توسط روحانیون گفت: یک واقعیت غیرقابل انکار این است که این لباس و این شأن و این زیّ طلبگی یک خط قرمز و حدودی دارد که باید رعایت شود، اما اگر این حضور در چارچوب و فضای خودش اتفاق بیفتد، کاملاً منطقی و حتی ضروری است.

خبرگزاری فارس: ماه رمضان امسال در کنار برنامه‌های گفتگو محور که از شبکه‌های مختلف تلویزیون روی آنتن رفت، شاهد تولید و پخش یک ویژه‌برنامه مناسبتی در بستر فضای مجازی نیز بودیم. ویژه‌برنامه «باغ رمضان» از نخستین شب ماه مبارک رمضان از ساعت ۲۴ تا ۱:۳۰ بامداد به صورت زنده برای کاربران فضای مجازی پخش شد.

این برنامه که برای ۳۰ شب طراحی شده است با حضور حجت‌الاسلام محمدرضا زائری به عنوان مجری کارشناس و البته مجریان دیگری همچون محمدرضا حسینیان، مبینا نصیری، مریم جلالی، زهره سادات هاشمی، منصور ضابطیان، صفاریان پور و... به مخاطبان فضای مجازی ارائه شد.

در هر قسمت از «باغ رمضان» با چهره‌های شناخته‌شده گفتگو‌هایی انجام شد. برخی از این گفتگو‌ها که به صورت حضوری و یا از طریق ارتباط تصویری صورت گرفت با استقبال مخاطبان در فضای مجازی همراه شد.

خوانش ترجمه قرآن، دعا و مناجات، آواز و موسیقی، قصه‌خوانی و پخش ویدئو‌های کوتاه با محوریت نیایش و ادعیه روزانه ماه مبارک رمضان از دیگر برنامه‌های «باغ رمضان» بود که برای مخاطبان پخش شد.

از نکات قابل توجه این برنامه رعایت چارچوب‌های صداوسیما در یک برنامه خارج از سازمانی بود که در همین راستا گفتگویی با حجت‌الاسلام محمدرضا زائری یکی از مجریان ثابت این برنامه داشته‌ایم که از نظر می‌گذرانید:

**اجازه بدهید بدون مقدمه بپرسم که اصلاً حرف حساب «باغ رمضان» چه بود؟

- «باغ رمضان» می‌خواهد به مخاطبان بگوید زندگی دین‌دارانه و مؤمنانه آن کلیشه ثابت و مرسومی که در ذهن آن‌ها شکل گرفته نیست؛ زندگی دیندارانه یک امکان کاملاً عملی است. یک زندگی واقعی، شاد، طبیعی و عادی است که یک هدف‌گذاری معنوی دارد. در این سبک زندگی، جهت فعالیت‌ها سمت خداست. باغ رمضان با تکیه بر اجزای مختلف خود سعی کرد یک تصویر شاد و جذاب از زندگی مؤمنانه ارائه دهد.

**یعنی از همان ابتدا با چنین اهدافی طراحی برنامه «باغ رمضان» صورت گرفت؟

-منطقه فرهنگی و گردشگری عباس‌آباد پیش از این و در ایام نیمه شعبان، تجربه تولید و پخش برنامه زنده به مدت سه‌شب را داشت و دوستان بازخورد خوبی از مخاطبان گرفتند. به هرحال اقتضای این روزگار، ارتباط رسانه‌ای با مخاطب است و اصولاً تحقق هر هدف اجتماعی و فرهنگی نیازمند رسانه است. در قدرت رسانه‌ای فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی هم تردیدی نیست و این فضا در کنار بستر‌هایی مثل «وی‌اودی»‌ها راهشان را در بین مخاطبان باز کرده‌اند.

با توجه به این پیشینه قرار شد این تجربه در ماه مبارک رمضان به صورت هرشبی اجرا شود. برای اولین بار «ساترا» (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر صداوسیما) مجوز تولید و پخش یک برنامه مناسبتی در ماه مبارک رمضان را خارج از قالب تلویزیون صادر کرد.

به نظرمن «باغ رمضان» امسال، فارغ از این که بانی و اسپانسر داشت، تجربه‌ای است که در آینده خیلی به کار مدیران حوزه فرهنگ و رسانه ما خواهد آمد. به نوعی گام اول در تأسیس تلویزیون خصوصی برداشته شد و از آن مهم‌تر، آن ترس و نگرانی که از راه‌اندازی این شکل از رسانه وجود دارد تا اندازه‌ای تعدیل می‌شود. از این‌جهت، تجربه خوبی بود که بر پایه آن و مطالعات بیشتر می‌توان اقدامات بعدی را طراحی کرد.

**با توجه به این‌که غیبت شما در تلویزیون طولانی شده و خیلی‌ها از این دوری به قهر یادکردند و برخی هم آن را ممنوع التصویری شما خواندند، آیا «باغ رمضان» و اجرای برنامه در فضای مجازی را می‌توان یک گزینه جایگزین برای عدم حضورتان در تلویزیون دانست؟

-من اسم این را قهر نمی‌گذارم. تلویزیون متعلق به همه و خانه همه مردم است؛ من تعابیری مثل قهر با تلویزیون را نمی‌پسندم. ببینید، اصلاً تعارف نمی‌کنم و اهل پنهان‌کاری هم نیستم. واقعیت این است که بودجه سازمان صداوسیما دست مجلس است. بعد از صحبت‌هایی که من درباره برخی نمایندگان مجلس و برخی فساد‌های آنان جریان انتخاب و فعالیتشان در دوران نمایندگی داشتم و با عنوان «شرم بر این مجلس» مشهور شد، مسئولان صداوسیما رغبتی به حضور من در برنامه‌های سازمان نداشتند.

طبیعی است که وقتی نتوانستم از آن قالب استفاده کنم سراغ فضای جدیدی آمدم. از طرف دیگر، حضور و بروز این رسانه‌های جدید، یک وضعیت اجتناب‌ناپذیر و کاملاً جدی است برای آینده ما است. مجموعه این دو موضع باعث شد تا با همکاری دوستان دیگر در این فضای جدید مستقر شوم.

البته از این که تلویزیون مخاطبانش را از دست دهد خوشحال نیستم. طبق آماری که خود صدا و سیما اعلام کرد میانگین بینندگان برنامه‌های مناسبتی افطار ماه رمضان در ۶ شبکه سیما حدود ۲۶ درصد بود یعنی تلویزیون در ماه مبارک رمضان ۷۴ درصد مخاطب جدی را از دست داده است. طبیعی است که بستر‌های دیگر تلاش می‌کنند تا از این مخاطب ریزش کرده سهم خود را بردارد.

**در باغ رمضان شما چقدر در سیاستگذاری‌های برنامه مشارکت داشتید؟

-در یک کار گروهی یک نفر نمی‌تواند ادعا بکند و حتی توقع داشته باشد که همه کار را خودش انجام بدهد. در یک اتاق فکر دیدگاه‌ها و سلیقه‌های متفاوتی وجود دارد. همان قدر که همه در موفقیت‌ها سهیم هستند در ناکامی‌ها نیز شریکند. واقعیت این است که اختلاف سلیقه هم در انتخاب مهمانان و هم انتخاب موضوعات وجود داشت. این هم برای یک کار جمعی طبیعی است.
اگر من از کلیت باغ رمضان با قدرت دفاع می‌کنم برای این است که آن را همه با هم انجام داده‌ایم و در کامیابی و ناکامی آن هم سهیم هستیم.

**مخاطبان این برنامه را چگونه تعریف کردید و اصلا قرار بود برای چه گروهی ساخته شود؟

-واقعیت این است که ما هنوز مخاطبان فضای مجازی را به‌درستی نمی‌شناسیم. یک قشر خاکستری از دختران و پسران که در بازه سنی ۱۳ تا ۲۰ سال قرار دارند، یک ویژگی مهم دارند که علایق، سلیقه‌ها، دغدغه‌ها، مسئله‌ها و نگرش‌های این مخاطبان به سرعت در حال دگرگونی است وکاملاً با مخاطبان سنتی صداوسیما یا نسل گذشته متفاوت هستند. ما برای برقرای ارتباط با این مخاطبان جدید در حال آزمون و خطا و در حال کشف هستیم؛ تازه داریم خیلی چیز‌ها را یاد می‌گیریم و به موازات این یادگیری، برا ساس بازخورد ها، خطا‌ها را تصحیح می‌کنیم.

کاری که ما در باغ رمضان انجام دادیم الگوی مشخص و دقیقی نداشت درحالی‌که اگر می‌خواستیم برای تلویزیون برنامه بسازیم الگو‌های پیشینی و امتحان پس داده وجود داشتند و مشخص بود که می‌خواهیم چه کار بکنیم. حتی در خود فضای مجازی اگر قرار بود صرفاً یک لایو اینستاگرامی داشته باشیم یا یک سری انیمیشن‌های کوتاه بسازیم باز الگو‌ها و نمونه‌هایی وجود داشت، اما تولید برنامه‌های ترکیبی و مناسبتی یک تجربه جدید و کاملاً متفاوت بود.

تلاش شد که لابه لای حضور مهمانان و موضوعات جذاب و موردعلاقه مخاطب، محتوای مورد نظر هم تزریق شود. در نتییجه می‌خواستیم به سمت تولید یک برنامه شاد، مؤمنانه، صمیمی و جذاب بروم.

**یکی از نگرانی‌هایی که در حوزه رسانه بار‌ها مطرح شده و مسبوق به سابقه است به حضور روحانیون در جایگاه مجریان برنامه‌های تلویزیونی و یا برنامه‌های مشابه در فضای مجازی بازمی‌گردد. به‌ویژه برنامه‌هایی که به صورت مستقیم معارفی نیستند یا مهمانان سلبریتی و غیرمرتبط با امور دینی دارند. این همان اتفاقی است که در «باغ رمضان» هم افتاد. ارزیابی شما در این زمینه چیست؟

-بله حتماً باید نگران بود. این دل نگرانی که به آن اشاره کردید بسیار مهم و حساس است، اما همان‌طورکه گفتم ما درحال کشف و آزمون و خطا هستیم. یک واقعیت غیرقابل انکار این است که این لباس و این شأن و این زیّ طلبگی یک خط قرمز و حدودی دارد که باید رعایت شود. مثلاً من در باغ رمضان به شدت مراقب بودم که وقتی در قاب قرار می‌گیرم کنار ساز موسیقی نباشم. مراقب بودم که در صحبت با مهمانان نکاتی را رعایت کنم که به این شأن روانی بودن خدشه‌ای وارد نشود.

این بحث مهمی است و نمی‌توان به سادگی از آن گذشت، اما یک مسئله غیرقابل انکار دیگر این است که روزگار عوض شده؛ انتظار مردم از روحانیت تغییر کرده است. نمی‌توان منکر کارکرد‌ها و نقش‌های جدید شد. مخاطب به ویژه در فضای مجازی دیگر نمی‌تواند یک روحانی را که فقط به دنبال مونولوگ و تنها به منبر رفتن است بپذیرد. آن روحانی باید تا جایی که امکان پذیر است هم‌سطح مخاطب بنشیند؛ با او دیالوگ برقرار کند. در مورد مسائل روزمره زندگی خود حرف بزند و با دغدغه و مسائل او ارتباط برقرار کند. این یک مسئله اجتناب‌ناپذیر و جدی است. به نظر من اگر روحانیت نخواهد این نقش را بپذیرد و نخواهد این ضرورت را درک کند از جریانات اجتماعی و فرهنگی حذف خواهد شد.

اتفاقاً یکی از چالش‌های جدی روحانیت این است که بتواند خودش را با روزگار و فضای جدید وفق دهد. به نظر من به همین جهت تجربه‌هایی همچون باغ رمضان یا تجربه حضور دوستان همچون آقای برمایی و نقویان و سایر عزیزان در برنامه تلویزیونی به شدت قابل دفاع است.

اگر این حضور در چارچوب و فضای خودش اتفاق بیفتد، کاملاً منطقی و حتی ضروری است و مخاطب هم درکش می‌کند. بله؛ اگر یک روحانی بیاید و مجری برنامه ورزشی یا سینمایی تلویزیون باشد، مخاطب نمی‌پذیرد، اما در مناسبتی مثل ماه رمضان یا ماه محرم و در موضوعاتی که با زیست اجتماعی و فرهنگی و ارزش‌های اخلاقی جامعه مرتبط است این ارتباط برقرار می‌شود. به خصوص که این حضور در قالب یک گفتگوی صمیمی در آستانه افطار یا شب‌های ماه مبارک رمضان رقم بخورد.
با این حال به نظر می‌رسد خیلی از ابهاماتی که درخصوص مسائل دینی یا اجتماعی در برنامه مطرح شد، فراتر از یک برنامه ترکیبی مناسبتی، برای یک برنامه تخصصی مناسب بود.

این انتقاد را درست می‌دانم، اما باید با نگاهی واقع‌بینانه به آن نگاه کنیم ما مهمانی را به یک برنامه زنده دعوت کرده‌ایم. از قبل هم برای جزئیات برنامه طراحی خاصی صورت نگرفته است و یا مهمان هماهنگ نیستیم. وقتی یک مهمان به صورت فی البداهه پرسش یا ابهامی را مطرح می‌کند واکنش من به عنوان یک روحانی آن هم در مقابل دیدگان هزاران مخاطب باید چگونه باشد. واقعا حرکت روی لبه تیغ است اگر مقابل این پرسش سکوت کنم خواهند گفت که جوابی نداشت اگر به تندی برخورد کنم و بگویم که این ابهام غلط است که هم مخاطب و هم مهمان خواهند رنجید این موقعیت‌ها به طور طبیعی پیش می‌آید.

اگر من برقراری دیالوگ با مهمان و به تبع آن مخاطب را می‌پذیرم باید سهمی برای او و مسائلش در نظر بگیرم. بببنید بدون تعارف این یک مسئله جدی است. بله، برخی از دوستان روحانی و حتی مشاهیر این صنف اصلاً قائل به دیالوگ نیستند. حتی اگر صراحتاً به زبان نیاورند، پس ذهنشان این است که ما فقط باید حرف بزنیم و همه بگویند چشم! اگر رویکرد این باشد که قصه کاملاً عوض می‌شود، اما اگر بپذیریم که ارتباط دو طرف دارد پس سهم مخاطب پنجاه درصد خواهد بود. مخاطب به اندازه آن پنجاه درصد حق دارد که پیام، مسئله و چالش خودش را مطرح کند. منطقی است که توقع دارد با یک زبان نرم و صمیمانه قابل فهم به او پاسخ داده شود.

این شیوه با بررسی ابهامات و در یک فضا علمی و بحث‌های دینی و فلسفی منافاتی ندارد. بحث‌هایی که بار‌ها نیز در سطوح مختلف به آن پرداخته شده است. اما قرار هم نبوده ما همه مشکلات عالم را در باغ رمضان حل کنیم.

**برای خودتان کدام یک از بخش‌های مختلف برنامه جذابیت بیشتری داشت؟

-برای ما اصل این اتفاق که یک برنامه حرفه‌ای با مخاطبان جدی را در چارچوبی خارج از تلویزیون ساختیم خیلی مهم بود. میزان بازنشر ویدئو‌های برنامه نشان می‌داد که مخاطبان پیگیر داریم.

خود ما در شیوه اجرا، قاب‌بندی تصاویر، جانمایی دوربین‌ها، نحوه پخش و... در حال تجربه‌های جدید بودیم. با این حال فکر می‌کنم بیان صریح و زبان و ادبیات متفاوت «باغ رمضان» برای مخاطبان جذاب بود. این که احساس کردند یک روحانی مثلاً کنار یک بازیگر طنز سینما و تلویزیون نشسته و خیلی راحت و بدون تکلف مطالبی را مطرح می‌کند که مسئله او و جامعه است جذابیت داشت.

انعکاس این موضوع را می‌توان در میزان و جنس ویدئو‌هایی که به‌اصطلاح وایرال شده دید. البته که برخی از ویدئو‌های بازنشرشده به ماهیت برنامه ربطی نداشت. مثلاً معلولیت یک خانم بازیگر و تأثیر آن در روند کاری او شاید هر جای دیگری هم که عنوان می‌شد همین بازخورد را داشت.

آن اتفاق اصلی و اصیل که در «باغ رمضان» افتاد این بود که مخاطب با زبان صمیمی و متفاوت این برنامه ارتباط برقرار کرد. این همان نقطه‌عطف برنامه بود. یعنی بستری که برخی محدودیت‌ها و تکلف‌های مرسوم تلویزیون را ندارد و در نتیجه فاصله بین برنامه و مخاطبان را کاهش می‌دهد.

**پردامنه‌ترین بازخورد‌هایی که در فضای مجازی از برنامه دیدید چطور بود؟

بازخورد‌هایی که ما از گفتگو‌های زنده برنامه داشتیم به‌ویژه گفتگو‌های تصویری که با خارج از ایران داشتیم خیلی خوب و فراتر از حد انتظار بود.
در این زمینه می‌توانم به گفتگو‌هایی که با خانم «جنیفر گراوت» خواننده زن آمریکایی که به تازگی مسلمان‌شده یا «عمرو العلیمی» مصری داشتیم اشاره کنم. گفت‌وگویی که با دختر امام موسی صدر در آستانه سالگرد ربوده‌شدن پدرش صورت گرفت هم خیلی دیده شد. این‌ها تجربه‌های تازه و متفاوت بود. گفتگو‌های تصویری با احسان علیخانی و رامبد جوان در متن برنامه هم بازخورد‌های مثبت و متفاوتی داشت.

**با توجه به تجربه ماه مبارک رمضان امسال، فکر می‌کنید «باغ رمضان» در مناسبت‌های بعدی و حتی در طول سال هم بتواند ادامه پیدا کند؟

-اتفاقاً این موضوعی است که بار‌ها هم از جانب مخاطبان و هم خود مهمانان برنامه مطرح شد؛ مهمانانی که تجربه تازه و جدیدی را پشت سرگذاشته و فضا و بازخورد‌ها را دیده‌اند. خوشحالم که «باغ رمضان» تجربه‌ای شد که غالب افرادی که با آن درگیر شده‌اند خواهان استمرار آن هستند. همچنین ما غیر از خود برنامه‌ها، ویدئو‌های متعدد و متنوعی را نیز در حاشیه آن‌ها ساختیم. این ویدئو‌ها شامل گزیده‌هایی از حضور مهمانان و بخش‌های مختلف برنامه یا انعکاس فعالیت کادر درمانی کشور یا اتفاقی مثل نورافشانی هم‌زمان یک بنای تاریخی در لبنان و پل طبیعت در تهران می‌شد.

در کنار این‌ها، یکی از کار‌هایی که خیلی مورد استقبال قرار گرفت، نوع ورود ما به قرآن و ادعیه دینی بود. ما برای دعای جوشن کبیر در شب‌های قدر یا خوانش ترجمه قرآن توسط بازیگران خانم ویدئو‌هایی ساختیم که به‌شدت دیده شد. ویدئو‌های کوتاه با محوریت احادیث منقول از بزرگان دین تولید کردیم. احادیثی که مردم عادت کرده‌اند آن‌ها را از زبان یک روحانی با همان شمایل خاص بشنوند و برایشان عادی شده بود.
در این ویدئو‌ها این احادیث با توجه به متن زندگی مردم و به زبان فارسی ارائه می‌شد که خیلی هم دست‌به‌دست شد. مخاطبان در نظرهایشان که در صفحات مجازی برنامه درج شد بر این نکته تأکید داشتند که الآن احساس می‌کنیم این حدیث یا آیه قرآن بیشتر با ما ارتباط برقرار می‌کند. یک نمونه دیگر دعا‌های روزانه ماه مبارک رمضان به زبان فارسی بود. خیلی‌ها باورشان نمی‌شد که این متن ویدئو دقیقاً همان دعای روز ماه رمضان است که با یک شکل و شیوه متفاوت ارائه می‌شود.

کارکرد موسیقی زنده هم برای اتصال بخش‌های مختلف برنامه بود و هم این که مخاطبی که آخر شب این برنامه را می‌بینداحساس خستگی نکند.
نباید فراموش کنیم که مخاطب ما مخاطبی بود که «باغ رمضان» را رایگان نمی‌دید بلکه برای تماشای آن در قاب کوچک موبایل یا تبلت یا وسایل مشابه اینترنت مصرف می‌کرد. طبیعتاً این خیلی کار ما را سخت می‌کرد. همه این اجزا باید جوری چیده می‌شد که بیننده را به ادامه این ارتباط ترغیب کند.

**آمار مشخصی از بینندگان باغ رمضان دارید؟

-یکی از مشکلاتی که با آن روبه رو هستیم همین آمار دقیق مخاطبان است. البته آمار‌هایی هم از سوی پلتفرم‌های روبیکا و تیوا ارئه شده است.

اینجا دیگر لایو اینستاگرام نیست که ببینیم چند نفر دارند ما را می‌بینند به‌ویژه‌این‌که این‌که بار‌ها ارتباط مخاطبان قطع و وصل می‌شد. تصور من این است که مجموعاً هر شب به طور زنده شاید حدود ۴۰ تا ۵۰۰ هزار مخاطب داشتیم. در کنار این، سهمی که بازنشر ویدئو‌ها در پلت‌فرم‌ها و صفحات اجتماعی و کانال‌های تلگرامی داشت خیلی بیشتر بود رقم بینندگان آن‌ها را به میلیون‌ها نفر می‌رساند. در نتیجه، بعید است کسی از کاربران فضای مجازی را بیابید که از اصل «باغ رمضان» و ویدئو‌های مرتبط با آن بی‌اطلاع باشد.