Virgool - ویرگول
از هیچی می نویسم...
by سارا جفاییپشت این نوشته ویرگول نوشته بود "هرچی دوست داری بنویس"، شاهین کلانتری هم میگه " حتی از هیچی هم بنویس"؛
پس منم از هیچی می نویسم.
هیچی،عملا هیچی نیست اما دقیقا همه چیزه! سرشار از تهی و لبریز از سرریز شدن های متعدد!
هیچی همون آکلاد ذهنی ایه که توش دلمون می خواد در یک لحظه تمام کارایی که دوست داریمو انجام بدیم،بدون هیچ فکری.
هیچی کلمه ایه که مادر "هیچ کس"،"هیچ کجا"،"هیچ کار" و تمام "هیچ" های ماست؛اما از اونجایی که انسان یک موجود دلیل محوره، پس امکان نداره که هیچ "هیچ"ی وجود داشته باشه!
مثلا:
- داری به چی فکر میکنی؟
+به هیچی.
اخه اصلا مگه ممکنه به هیچی فکرنکنی؟؟؟؟؟ اون لحظه ایم که فکرمیکنی به هیچی فکرنمیکنی مطمئنا داری به این فکر میکنی که " من دارم به چی فکر میکنم؟!" پس اساسا داری فکر میکنی و وقتی داری فکرمیکنی یعنی داری یک کاری انجام میدی، پس بازم "هیچی" نیست!
و این خیلی جالبه که همین از هیچی نوشتن باعث شد که بتونم با این کلمه بازی کنم و چسبید!