کانال رسمی تابناک
سخنی با قالیباف در مسند سکانداری مجلس
از جمله افرادی که مدیریت جهادی را به او مثال میزنند، یکی همین آقای دکتر محمد باقر قالیباف است. سرعت عمل، همت بلند، خستگی ناپذیری و نهراسیدن از اندازه مسئولیت، از ویژگیهای ایشان است. ناجا با او متحول شد و جایی از تهران بزرگ نیست که از خدمات دوران شهرداری او بی نصیب مانده باشد. البته این همه به معنی عاری از خطا بودن دوران مدیریت ایشان نیست.
سید مسلم بهشتی نژاد: از جمله افرادی که مدیریت جهادی را به او مثال میزنند، یکی همین آقای دکتر محمد باقر قالیباف است. سرعت عمل، همت بلند، خستگی ناپذیری و نهراسیدن از اندازه مسئولیت، از ویژگیهای ایشان است. ناجا با او متحول شد و جایی از تهران بزرگ نیست که از خدمات دوران شهرداری او بی نصیب مانده باشد. البته این همه به معنی عاری از خطا بودن دوران مدیریت ایشان نیست.
این مرد اجرایی تا به امروز نتوانسته بود اقبال عمومی برای حضور در سطوح کلان و ملی را با خود همراه کند. این ناکامی میتواند دلایلی داشته باشد. به زعم نگارنده، یکی از علتهای آن را باید در ضعف گفتمانی وی و همراهانش جستجو کرد. اما اکنون و به هر دلیل از جمله ضعف مفرط جناح مقابل در عمل به شعارها و وعدههای انتخاباتی، و اقبال مردم به رویکرد انقلابی، شرایط به گونهای رقم خورده که قالیباف عملا وارد عرصه جدیدی از تاثیرگذاری در سطح ملی شده است و باید امتحانی کاملا متفاوت از تجارب قبلی را از سر بگذراند.
حضور در قوهای که آنجا از اجرائیات خبری نیست، بعلاوه به دلیل عملکرد سوء قبلی ها، نقش و اعتبار اصلی خود را نیز از دست داده است. اما مصاحبهها و اظهارنظرهایی از ایشان منتشر شده که نگرانیم مبادا غفلتی رخ دهد و فهمی واژگون از جایگاه قوه مقننه صورت پذیرد؛ لذا به نظر این یادآوری و هشدار ضرورت یافت. قوه مقننه جولانگاه " تفکر استراتژیک " است. تفکر عملیاتی برای این قوه مثل سم، میتواند ویرانگر باشد. فقدان تفکر استراتژیک در حوزههای تقنینی و اجرایی در سطح ملی، خسارات بزرگی روی دست ملت ایران نهاده است.
سوال اساسی این است که آیا مردانی از جنس عمل و با کوله باری از عملیات و اجرا، درک واقع بینانهای از قوه مقننه و کارکرد ملی و تاثیر بین المللی آن دارند؟!
آیا قادرند کاستیهای نرم افزاری در سطح ملی و به ویژه در حوزههای تقنینی، مدیریت استراتژیک و برنامههای بلند مدت را بدرستی وجدان و به رفع آنها قیام کنند؟ اتفاقا آنچه امروز کشور ما را دچار چالشهای بزرگ نموده است، نگاه عملیاتی بعضی حکمرانان به کشور داری، به خصوص در سطوح کلان و بخشهای سیاستگذاری و تقنینی بوده؛ این چالش به معنی هزینه کرد منابع کشور بدون راهبرد مشخص و بلندمدت است.
اگر شهرداری تهران طبق طرح جامع و تفصیلی اداره میشده است، باید دید آیا برای اداره کشور نیز، مطالعات آمایش سرزمین و طرح جامع (سند توسعه ملی) تدوین و مبنای عمل واقع شده است؟
در حالی که نگاه عملیاتی، باندی، منفعت طلبانه و مقطعی به اداره کشور، لوکوموتیو نظام برنامه ریزی و اقتصاد ملی را از ریل بلند مدت و هدفمند خارج نموده است، باید دید؛
آیا قالیباف و همراهان وی نیز چون گذشتگان بودجه ملی را آن گونه که دولتها سر هم بندی میکرده اند، با اندک دستکاری غیر اصولی، تصویب و ابلاغ میکنند.
بودجهای که در آن شرکتهای دولتی سهمی بزرگتر را به خود اختصاص میدهند و در واقع مهمترین سند تبعیض و بی انضباطی مالی کشور همین لوایح بودجه است؟
آیا این حد از آینده نگری در آنها وجود دارد، که بزرگترین چالش ملی یعنی وابستگی به خام فروشی و نفت را از طریق تدوین قوانین محدود کننده، از پیش پای ملت ایران بردارند؟!
آیا برای دیوان سالاری غیر چابک فعلی و امپراتوری شرکتهای عریض و طویل دولتی، نسخهای انقلابی و متفاوت تدارک دیده اند؟!
آیا برای قانون شکنی نمایندگان و دخالت بیجای آنان در کار قوه مجریه و عزل و نصبهای قبیله ای، که موجب از کار افتادن اهرم نظارت مجلس گردیده است، چارهای اندیشیده اند؟!
در یک کلام آیا با اصلاح رویکردهای اشتباه گذشته، در پایان چهار سال پیش روی، شاهد تفاوت چشمگیری در مدل اداره کشور خواهیم بود؟
و آیا هزینه کرد منابع سرشار ملی، زین پس طبق راهبردهای بلند مدت و مشخصی صورت خواهد پذیرفت؟!
البته توانایی تشخیص تفاوت دو مقوله اجرا و قانون گذاری در شخصی چون دکتر قالیباف که قرار است سکان مجلس یازدهم را به دست گیرد، حتما هست. کوله بار تجربیات گذشته هم میتواند چراغ راهی برای ریل گذاری واقع بینانهتر باشد. لکن مراقبت از خارج نشدن امور از مسیر درست، دلیل اصلی این هشدار است که امیدواریم مد نظر قرار گیرد.