https://snn.ir/files/fa/news/1399/3/6/1040915_403.jpg

SNN.ir|خبرگزاری دانشجو

یادداشت| تسلیح سراسری فلسطینیان؛ راه‌حل قطعی آزادسازی فلسطین

حربه‌ی متلاطم‌سازی منطقه برای تثبیت حاکمیت اشغال‌گران در فلسطین را شاید بتوان آخرین تیر صهیونیست‌ها و حامیانشان دانست، آنجایی که داعش، النصره و ده‌ها گروه تروریستی دیگر را در سطح منطقه پراکنده کردند.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت روز جهانی قدس اصلی‌ترین توصیه‌ای خود را «تداوم مبارزه و سامان بخشیدن به سازمانهای جهادی و همکاری آنان با یکدیگر و گسترش عرصه‌ی جهاد در همه‌ی سرزمین‌های فلسطینی» دانستند و گفتند: «یک روز تشخیص ما این شد که مبارز فلسطینی، دین و غیرت و شجاعت دارد و تنها مشکل او دستِ تهی از سلاح او است. به هدایت و مدد الهی برنامه‌ریزی کردیم و نتیجه این است که موازنه‌ی قدرت در فلسطین دگرگون شد و امروز غزّه میتواند در برابر تهاجم نظامی دشمن صهیونیست بایستد و بر آن پیروز شود.»

در یادداشتی به قلم آقای حسین دلیریان، کارشناس مسائل امنیتی - دفاعی و فعال حوزه رسانه به بررسی نقش راهبرد مقاومت مسلحانه در برابر دشمن صهیونیست پرداخته شد.

بیش از ۷۰ سال است که از اشغال سرزمین‌های فلسطین می‌گذرد و در این سال‌ها تلاش‌های زیادی در عرصه‌های مختلف به‌خصوص در عرصه‌ی سیاسی برای باز پس‌گیری فلسطین از چنگ اشغال‌گران صورت گرفته که هر کدام بنابر دلایلی در باز پس‌گیری مناطق اشغالی ناموفق بوده‌اند. اما در عرصه‌ی میدانی، اگرچه تلاش‌های مداوم صهیونیست‌ها برای الحاق باریکه‌ی غزه و کرانه‌ی باختری به سرزمین‌های اشغالی همواره ادامه داشته و تهاجمات زیادی به این مناطق صورت گرفته، اما مشخصاً آنچه که باعث شکست تمام این حملات شده است، یک فرآیند بوده که از انتفاضه و درگیری نظامی با سنگ و بطری‌های آتش‌زا آغاز شده و امروزه به مقابله‌ی راکتی و حتی موشکی منتج شده است.

در این میان اما، غزه به‌دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی و خط و مشی اتخاذ شده توسط مبارزین فلسطینی، ویژگی برتری‌بخشی به نسبت کرانه‌ی باختری دارد که این مشی می‌تواند الگوی مبارزاتی در نقاط دیگر از جمله در کرانه‌ی باختری و یا حتی الگوی مبارزاتی فلسطینیانی باشد که تحت حکومت صهیونیست‌ها در مناطق اشغالی زندگی می‌کنند. آنچه که در قضایای ۷۰ سال و حتی ۱۰۰ سال اخیر (دوران اشغال این سرزمین توسط انگلیسی‌ها) واضح است، اینکه سران فلسطینی -چه در کرانه‌ی باختری و چه در غزه- و صد البته حدود ۵ میلیون فلسطینی ساکن در سرزمین مادری‌شان، دو تجربه‌ی طولانی‌مدت و مصادیق متعددی از نحوه‌ی مواجهه با اشغال‌گران قدس دارند؛ یعنی «مذاکره و اقدامات سیاسی» از یک سو و «مقاومت مسلحانه» از سوی دیگر.

این مقوله از دو جهت قابل ارزیابی و تدقیق است:
۱. عملکرد فلسطینیان مقیم
۲. عملکرد حامیان فلسطین

عملکرد فلسطینیان مقیم
فلسطینیان ساکن در غزه و یا کرانه‌ی باختری در طول سالیان دراز با انتفاضه و مقاومت مسلحانه -در غزه- نشان دادند که آمادگی لازم برای ایجاد یک زنجیره‌ی قدرت‌مند مقاومت مسلحانه -البته نامتوازن و غیرکلاسیک- برای تقابل نظامی با سربازان صهیونیست در درون فلسطین اشغالی را دارند. شاهد این ماجرا نیز، عملیات‌های مسلحانه‌ی جسته و گریخته در کرانه‌ی باختری و حتی عملیات‌های شهادت‌طلبان خودرویی و یا با استفاده از سلاح سرد است که بارها شاهد آن بوده‌ایم؛ در غزه هم که موضوع مثل روز روشن است که مقاومت مسلحانه‌ی ۲۰ سال پیش و هم اکنون چقدر در تهاجمات گاه و بیگاه ارتش صهیونیستی موفقیت کسب کرده است.

پس، فلسطینیان از جهت همبستگی اجتماعی(مدل انتفاضه) و همبستگی جهادی(مدل نبرد مسلحانه) برای مقابله با اشغال‌گران قدس، در آمادگی کامل به‌سر می‌برند، اما اینکه چرا در این عرصه، موفقیت مقاومت اسلامی در غزه قابل توجه بوده است و عملاً کرانه‌ی باختری از حکومت خودمختار، این روزها تبدیل به یک حکومت متزلزل شده که رژیم صهیونیستی هر روز درباره‌ی آن، سخن از الحاق به سرزمین‌های اشغالی به‌میان می‌آورد، جای بررسی و تدقیق دارد.

عملکرد حامیان فلسطین
پیروزی انقلاب اسلامی ایران را می‌توان سرمنشأ ایجاد یک تحول بزرگ و جدی در قضیه‌ی فلسطین دانست. همه چیز از آنجایی شروع شد که انقلابیون در ایران، عناصر صهیونیست‌ را از خاک کشور بیرون کرده و سفارت فلسطین در تهران را تشکیل دادند. ایران در سالیان اخیر کار را به‌جایی رسانده که مقاومت اسلامی غزه در همان باریکه‌ی کوچک، روی پای خودش بایستد و سلاح و مهمات تولید ‌کند؛ مدل بومی‌سازی تولیدات دفاعی یک مدل موفق در غزه و لبنان بوده که بعدها این مدل در خطه‌های دیگری از جهان اسلام برای مقابله با تهاجمات دشمن به‌خصوص در عراق و سوریه، مورد استفاده قرار گرفت و موفقیت این مدل ابتکاری جمهوری اسلامی را دوچندان کرد.

اما در مجموع، عملکرد ایران در چهار دهه‌ی اخیر را می‌توان از دو منظر مورد ارزیابی قرار داد:
الف) عملکرد درون فلسطینی
ب) عملکرد پیرامون فلسطین

جمهوری اسلامی از همان سالیان ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی تلاش وافری در جهت کمک به فلسطینیان داشت و همه چیز از کمک به سازماندهی گروه‌های مقاومت در سطح منطقه به‌خصوص سازماندهی حزب‌الله در لبنان و جهاد اسلامی در فلسطین آغاز شد و خیلی سریع، اولین پیروزی‌های مقاومت نمایان شد. در داخل فلسطین نیز،‌ همگرایی و شبکه‌سازی از هسته‌های اولیه‌ی مقاومت در غزه و حتی کرانه‌ی باختری اولویّتی جدی برای ایران بود که با تشکیل هسته‌های جدید مقاومت مانند حماس -که البته تلفیقی از مقاومت مسلحانه و مقاومت سیاسی بود-، آینده‌ی روشنی از فرآیند حساس در قالب کلان‌پروژه‌ی طراحی‌شده برای آزادسازی فلسطین اشغالی را رقم زد. و همین همگرایی گروه‌های مقاومت، چندین یگان قدرت‌مند و غیرکلاسیک را در مقابل اشغال‌گران تشکیل داد که ثمراتش در جنگ‌های ۲۲ روزه و ۸ روزه به‌وضوح به‌منصه‌ی ظهور رسید و عملاً آرمان رژیم صهیونیستی برای تحقق سرزمینی وسیع حد فاصل نیل تا فرات را از نبرد بیرونی برای اشغال این سرزمین‌ها به نبرد داخلی برای کنترل مرزهای اشغال شده، تبدیل کرد و این یعنی گام اول برای آزادسازی قدس شریف.

حربه‌ی متلاطم‌سازی منطقه برای تثبیت حاکمیت اشغال‌گران در فلسطین را شاید بتوان آخرین تیر صهیونیست‌ها و حامیانشان دانست، آنجایی که داعش، النصره و ده‌ها گروه تروریستی دیگر را در سطح منطقه پراکنده کردند تا دست‌رنج ۴۰ ساله‌ی جمهوری اسلامی و نیروی قدس سپاه در شبکه‌سازی گروه‌های مقاومت در عراق، سوریه و لبنان یک‌شبه بر باد رفته و عملاً تهدید بیرونی برای صهیونیست‌ها خنثی شود.

عملکرد پیرامونی ایران و جبهه‌ی مقاومت، در عراق و سوریه و لبنان کار را تا جایی پیش برده که اگر روزگاری نزدیک شدن به جولان اشغالی و مرزهای فلسطین برای هر یگان نظامی مقاومت آرزو بود، امروز یک واقعیت عینی شده و عملاً حجم انبوهی از یگان‌های نظامی وابسته به مقاومت اسلامی منطقه، دورتادور سرزمین‌های اشغالی مستقر شده‌اند.

واقعیت این است که حلقه‌ی محاصره سرزمین‌های اشغالی در سالیان اخیر تنگ‌تر شده و نیروهای مقاومت خود را به مرزهای فلسطین عزیز رسانده‌اند و این یعنی دست مقاومت برای رسیدن به فلسطین بلندتر شده، اما یک نیاز مبرم در این میان وجود دارد و آن حلقه‌ی مفقوده‌ای است که در سالیان اخیر زنجیره‌هایی از آن تشکیل شده، اما تا تکاملش هنوز راه باقی است.

«تسلیح فلسطینیان» و «ایجاد هسته‌های تکمیل‌کننده‌ی مقاومت مسلحانه در سرزمین‌های اشغالی» و «تشکیل گروه‌های مبارز جدید» در میان چند صدهزار فلسطینی‌ که در اردن حضور دارند، شاید اصلی‌ترین نیاز امروز فلسطینیان باشد، چیزی که محور مقاومت هم به آن قائل است و به تبع، از هیچ اقدامی در جهت تحققش دریغ نکرده و نمی‌کند.

اما در این میان، کرانه‌ی باختری از اهمیت ویژه‌تری برخوردار است و بسیاری این منطقه را یکی از مهم‌ترین کلید‌های حل مسئله‌ی فلسطین و آزادسازی قدس شریف می‌دانند. کرانه‌ی باختری از حدود ۴۰ الی ۵۰ سال پیش، درگیر یک بازی سیاسی و مذاکرات پوچ شد که متأسفانه امروز کار را به‌جایی رسانده که صهیونیست‌ها که روزگاری حکومت خودمختار در کرانه را به‌رسمیت می‌شناختند، از الحاق آن به اسرائیل سخن برانند و این یعنی شکست «پروژه‌ی مذاکره» که باید به آغاز «فرآیند مقاومت مسلحانه» تبدیلش کرد. ایده‌ی «تسلیح کرانه‌ی باختری» را می‌توان مهم‌ترین طرح عملیاتی جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد مقاومت مسلحانه در کرانه‌ی باختری دانست که توسط رهبر انقلاب در سالیان اخیر مطرح شد و به جدّ پیگیری می‌شود که البته تحققش سختی‌ها و موانع مهمی در پیش‌رو دارد، اما می‌توان در شرایط فعلی و بسترهای ایجاد شده برای تحقق این طرح، کرانه‌ی باختری را آماده‌ی تسلیح دانست؛ از این حیث، سران جنبش فتح و حکومت خودمختار فلسطینی در این منطقه‌ی کوچک، وظیفه‌ی خطیری دارند.

البته بحث درباره‌ی تسلیح جوانان و تشکیل هسته‌های مقاومت مسلحانه در کرانه‌ی باختری با تسلیح مقاومت اسلامی در غزه قدری متفاوت است؛ در غزه به موشک، راکت و تسلیحات سنگین‌ نیاز بود، اما در کرانه‌ی باختری به‌دلیل اتصالش به سرزمین‌های اشغالی و قدس شریف، می‌توان شعله‌های اول را با تسلیحات سبک‌تر مانند سلاح‌های انفرادی روشن کرد. اقدامی شبیه همان انتفاضه‌هایی که پیش از این فقط با استفاده از سنگ و بطری‌ آتش‌زا اجرا می‌شد، اما این بار به‌جای سنگ،‌ جوانان سلاح به‌دست می‌گیرند.

حالا که تمام مذاکرات سیاسی در طول دهه‌های اخیر نهایتاً منجر به «ایده‌ی خائنانه تشکیل دو دولت» شده و عملاً واضح شده که صهیونیست‌ها به‌هیچ‌وجه به شرایط فعلی هم راضی نمی‌شوند، یک راه بیشتر نمانده است؛ «مقاومت مسلحانه در تمام خاک فلسطین». و مسلماً اگر قرار است کار رژیم صهیونیستی و حکومت اشغال‌گران یک‌سره شود، جوانان فلسطینی نیاز به سلاح و تجهیزات دارند و بخشی از این سلاح و تجهیزات باید از داخل فلسطین تأمین شود و بخش دیگر نیز از خارج تا پروژه ناامن‌سازی سرزمین‌های اشغالی به‌ویژه بیت‌المقدس کلید زده شود.

اینکه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: «همه باید ملّت فلسطین را در این جهاد مقدّس یاری کنند» شاید در یک معنا، منظور ایشان این است که یک اتحاد نظامی میان ملت‌ها و دولت‌های آزاده باید شکل بگیرد و هرکس از هر راهی که می‌تواند به تسلیح فلسطینیان در این جهاد مقدس یاری رساند.

پرواضح است که شکل‌گیری هسته‌های جدید مقاومت در فلسطین اشغالی به‌ویژه در کرانه‌ی باختری و آغاز مقاومت مسلحانه در داخل سرزمین‌های اشغالی توسط فلسطینیان ساکن در این سرزمین‌ها و کشاندن آن به بیت‌المقدس و تل‌آویو از یک سو و ایجاد نارضایتی عمومی و اشتعال‌یافتن نزاع‌های داخلی -نژادی، اقتصادی و سیاسی در میان شهرک‌نشینان- از سوی دیگر، می‌تواند فلسطین را بیش از هر زمان دیگری به آزادی نزدیک‌تر کند و یا به‌عبارت دیگر، قدس در آستانه‌ی شکل‌گیری نبرد نهایی قرار گیرد.