https://media.hamshahrionline.ir/d/2019/12/18/4/4374579.jpg

کانال همشهری آنلاین

پژوهش؛ زیربنای طرح‌های شهری | منطبق نبودن طرح تفصیلی با مطالبات مردم

اداره شهر به‌صورت علمی و بر پایه پژوهش از موضوعات مهمی است که می‌تواند به برنامه‌ریزی و آینده‌نگری برای داشتن شهری پویا کمک کند.

همشهری آنلاین - شهره کیانوش راد، افسانه قانع: مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهری تهران تاکنون در حوزه‌های مختلف پژوهش‌هایی برای اجرای طرح‌های شهری انجام داده است. تجربه‌های پژوهشی نشان داده است که همیشه بین مرکز مطالعات و اجرا، فاصله‌ای وجود داشته است اما «رضابصیری‌مژدهی» معاون امور زیرساخت و طرح جامع مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران معتقد است که در دوره جدید تلاش شده این فاصله کمتر شود. به بهانه برگزاری یازدهمین دوره جشنواره پژوهش در شهر تهران با بصیری مژدهی درباره استفاده تأثیر پژوهش در حوزه اجرای برنامه‌های شهر گفت‌وگو کرده‌ایم.

بخشی از این مشکل برمی‌گردد به مطالعاتی که از جنس پژوهش بنیادین بوده وکاری به اجرا نداشته، اما به مرور زمان در مرکز مطالعات سعی کرده‌ایم این اشکال را رفع کنیم. البته نگاه مدیران اجرایی نیز نسبت به نتایج مطالعات و پژوهش‌ها تغییر کرده و مثبت شده است.

همیشه بین مرکز مطالعات و اجرا فاصله‌ای وجود داشته برای اینکه نتایج مطالعاتی در حیطه عمل اجرایی شوند. در برهه‌ای کمیته کاربست در شهرداری تهران راه‌اندازی شد؛ به نحوی که از طریق این کمیته، خروجی پروژه‌های مطالعاتی به کارهای اجرایی پیوند داده شود که دوره موفقی هم بود. اما بعد این کمیته منحل شد. خیلی از پروژه‌های مرکز مطالعات در دوره جدید قابلیت اجرایی داشته است. مثلاً در بحث پسماند یا حوزه فضای سبز که با منافع پیمانکاران در اجرا مواجه است از ابتدا با سازمان بهره‌بردار ارتباط تنگاتنگ داریم تا بتوانیم گام به گام آنچه را که در حوزه پژوهش به دست می‌آید در حوزه عمل به بوته آزمایش بگذاریم و ببینیم که بازخوردش چگونه بوده. اگر بازخوردش منفی بود نشان می‌دهد که باید پژوهش را به نحوی تعدیل کنیم که اجرای آن راحت‌تر شود.

اول باید از انجام پروژه‌های مطالعاتی که خیلی طویل مدت هستند بپرهیزیم. ما نمی‌توانیم زباله‌ها را جمع نکنیم تا طرح پسماند تعریف شود. نمی‌توانیم فضای سبز را بلاتکلیف بگذاریم تا مرکز مطالعات، ۲ سال طرح جامع پسماند یا فضای سبز را انجام دهد. راهکار این است که ما زمان مطالعات را کوتاه کنیم و مهم‌تر از آن بیاییم گام‌های مطالعات را با گام‌های اجرا هماهنگ کنیم. یعنی بپذیریم که نیازی نیست از صفر تا صد یک مطالعه انجام شود و بعد وارد مرحله اجرا شویم. می‌توانیم در هر مرحله که نتایج مطالعات مشخص شد طرح را اجرا و بازخورد اجرایی آن را بررسی کنیم و اگر اشکالی در اجرا بود پژوهش را متناسب با آن جرح و تعدیل کنیم. این ۲ راهکار یعنی کاهش زمان و فازبندی پروژه‌ها متناسب با مراحل اجرایی تا حدودی که این مشکل را برطرف می‌کند.

مرکز مطالعات ناظر علمی دارد. این ناظر می‌تواند شخصیت حقیقی یا حقوقی باشد. یعنی از یک فرد که استاد دانشگاه است یا از یک شرکت یا مجموعه دانشگاهی استفاده می‌کنیم؛ برای اینکه روی کار مجری نظارت داشته باشد. علاوه بر این تمام کارهای مرکز مطالعات زیر نظر سازمان درخواست‌کننده آن پژوهش هم است و نماینده آنها از ابتدا تا انتهای پروژه همراه ماست. به ندرت اتفاق می‌افتد نتایجی که به دست می‌آید دور از واقعیت باشد یا دخل و تصرف منفی در آن شده باشد.

یکی از ادعاها درباره طرح جامع تهران و طرح تفصیلی این بود که خیلی مشارکت‌پذیر است و مشارکت مردمی در آن دیده شده، اما در عمل این‌گونه نشد. طرح جامع شهر تهران پشت درهای بسته تهیه شد و طرح تفصیلی هم زمان با آن تهیه شده بود. هم در تهیه‌اش و هم در اجرایش نوعی انحصار به وجود آمد و این انحصار باعث شد که در دوره‌های بعدی مدیران شهری جدید در مواجهه با طرح جامع و طرح تفصیلی با بستر از پیش تعریف شده‌ای مواجه شدند و در مقابل عمل انجام شده قرار بگیرند. نهادی که قرار بود ناظر بر اجرای طرح تفصیلی و طرح جامع باشد منحل شد و یکپارچگی در اجرا از بین رفت. اختیارات خیلی وسیعی به مناطق داده شد و مناطق هم در اجرای صحیح طرح تفصیلی به کرات انحراف داشتند. من اشکال را در ماهیت طرح تفصیلی کمتر می‌دانم و بیشترین مشکل در اجرای این طرح بود. مطالبات مردم با آنچه که در نقشه‌های طرح تفصیلی بود خیلی انطباق نداشت و اجرای طرح به عهده منطقه بود و در مواردی برای کسب درآمد منطقه ناگزیر به تخلف بود. موضوع مهم دیگر درآمد شهرداری تهران براساس عوارض ساخت‌وساز است. شعار دکتر حناچی این است که قرار نیست ما شهر را بفروشیم؛ شهر باید به صاحبان اصلی خود که مردم هستند، برگردد. کسب درآمد برای شهر باید از راه‌های مشروع غیر از شهرفروشی باشد.

معاونت شهرسازی در حال بازنگری چارچوب تهیه طرح تفصیلی است. به موازات آن شورای‌شهر هم میزان انحراف طرح تفصیلی در مناطق ۲۲‌گانه را بررسی می‌کند.

باید گره بین کسب درآمد و حوزه معماری شهرسازی باز شود. تا زمانی که کسب درآمد را به حوزه معماری شهرسازی گره زده‌ایم این مشکلات در شهر تهران دیده می‌شود و پابرجاخواهد ماند. مهم‌ترین‌کاری که شهرداری تهران باید انجام دهد این است که به سمت درآمد پایدار پیش رود و حوزه معماری و شهرسازی را از شر این موضوع خلاص کند. باید اقتصاد شهر را خودکفا و از راه درآمدهای پایدار، شهر را اداره کنیم. از سال ۱۳۹۶ تمام تلاش شهرداری تهران این بوده که این روند را متوقف کند. به اندازه کافی در این قسمت مطالعه داشته‌ایم و الان وقت اجراست.

بعد از حادثه پلاسکو، در معاونت شهرسازی و ارگان‌های دیگری که به نحوی دخیل بودند این حساسیت ایجاد شد که ساختمان‌های قدیمی شناسایی و ایمن‌سازی شوند. معاونت شهرسازی ایجاد میدانگاه‌های شهری را پیگیری کرد؛ به‌عنوان مثال بخشی از میدان هفتم‌تیر به مسیری ایمن برای عابرپیاده تبدیل شد. در این دوره، سیاست شهرداری تهران، اجرای پروژه‌های بزرگ نیست و بیشتر بر اقدامات کوچک و تأثیرگذار تأکید شده است. در حوزه معماری شهرسازی موضوع بافت فرسوده در سازمان نوسازی با محوریت محله‌گرایی یا توسعه محله‌ای در حال اجراست. به جای اجرای پروژه‌های کلان به پروژه‌هایی در مقیاس محله نیاز داریم.

 تهران مشکلات عدیده‌ای دارد. شهر تهران اصلاً شهر تاب‌آوری در مقابل بلایایی طبیعی یا غیرطبیعی نیست. این شهر به شدت آسیب‌پذیر است. تهران از ۴ دهه گذشته براساس اصول ایمنی و مدیریت بحران شکل نگرفته و بخشی از آن هم برمی‌گردد به دغدغه‌های مدیریتی که شهرداران مختلف تهران طی سالیان متمادی داشته‌اند. هیچ‌وقت بحث ایمنی و بحران در اولویت‌های مدیران شهری نبوده. از طرفی، ایمنی در سبد مطالبات شهروندان هم وجود ندارد. به ندرت از شهروندان می‌شنویم که بگویند تهران شهر ایمنی نیست.  مطالعاتی در این مرکز در بخش مدیریت بحران و سازمان آتش‌نشانی انجام شده ولی در حوزه عمل می‌بینید که با یک اتفاق کوچک در شهر تهران بحران بزرگی به وجود می‌آید. دکتر حناچی بر موضوع ایمنی و مدیریت بحران تأکید دارند اما با این وجود نه در سطح سازمان و نه در سطح مرکز مطالعات و نه در سازمان آتش‌نشانی مطالعه جامعی که به حوزه بحران بپردازد نمی‌بینید.
حوزه خدمات شهری، ویترین شهرداری تهران است. پسماند، زیباسازی، میادین میوه وتره‌بار و فضای سبز و... حوزه بسیار بزرگی است و به نظر می‌رسد پژوهش در این زمینه بسیار مهم است. چه کارهایی در این زمینه انجام شده است و چرا نتوانسته‌ایم مدیریت پسماند را به نحو احسنت انجام دهیم؟ مدیریت پسماند مطالعات جامع و کاملی نداشته و همیشه براساس سلیقه مدیران شهری اعمال شده است. به همین دلیل وضعیت اسفناکی دارد ولی همه این مشکلات به شهرداری تهران برنمی‌گردد. شهرداری تهران متولی جمع‌آوری پسماندهای شهری است. این وضع برآیند نیروهای مختلفی است که همه وظایفشان را خوب انجام نداده‌اند؛ از شهرداری تهران تا تولیدکننده‌های عمده و مردم. مرکز مطالعات با مشارکت سازمان پسماند در حال اجرای طرح جامع مدیریت پسماند است. البته چون ذی‌نفعان در حوزه پسماند زیاد هستند موانع بسیاری هم وجود دارد. اما با همت و تأکید دکتر حناچی، مدیریت صحیح پسماند و اصلاح آن در حال انجام است.

فضای سبز شهر تهران از ۲ زاویه قابل بررسی است. نخست نحوه توزیع متوازن فضای سبز شهر تهران است و موضوع دیگر اینکه آیا فضای سبز شهر تهران را به شکلی که تاکنون بوده توسعه بدهیم یا خیر؟ در هر حال اقلیم تهران خشک است و کاشت چمن در ۳ دهه گذشته اشتباه بوده است. در طرح جامع فضای سبز پیشنهاد شده‌گونه‌های مقاوم و سازگار با شهر تهران کاشه شود یا در بحث منظرآرایی از فضای سبز و گیاه استفاده نکنیم و از مصالح سخت استفاده شود. به جز این موارد طرح پیشنهادی تأمین آب ارائه شده است. البته این آب از منابع آبی و زیرزمینی تأمین نمی‌شود و می‌توان از آب خاکستری و پساب‌ها بهره‌برد. در این زمینه هم باچالش‌های بیرونی مواجه هستیم. چون متولی آب، وزارت نیرو است.

در زمینه رنگ و هنر عمومی ما به‌زودی طرح مطالعاتی را شروع خواهیم کرد. چون تاکنون در همه این زمینه‌ها سلیقه‌ای عمل می‌شد.

توسعه حمل‌ونقل عمومی شهر تهران شامل بعدهای کیفی و کمّی می‌شود. در بعد کمّی، کانون‌های شهر تهران کانون‌های قابل قبولی است اما در زمینه کیفی اصلاً قابل قبول نیست. به‌عنوان مثال خطوط مترو افزایش می‌یابد اما در اوج سفرها مردم سختی زیادی را تحمل می‌کنند. می‌شد به جای سرمایه‌گذاری چند میلیاردی در بزرگراه صدر در توسعه خطوط مترو گام برداشت. پس بخشی به سیاستگذاری‌ها برمی‌گردد که درست برنامه‌ریزی نشده است. حتی قرار بود که در فاصله ۴۰۰ متری از منزل مسکونی شهروندان یک ایستگاه اتوبوس باشد که این هم اجرایی نشد. بخش دیگر مشکل به فرهنگ شهروندان برمی‌گردد. به‌عنوان مثال شهروندی به جای پیاده‌روی از خودرو شخصی برای رفتن به مغازه محله استفاده می‌کند. به نظرم در این میان حتی افزایش قیمت بنزین هم تأثیرگذار نخواهد بود. بنابراین نیاز به بازنگری در زمینه حمل‌ونقل عمومی داریم.

منبع:ویژه نامه شهرپژوه