بهمن نامور مطلق:
هیچ اثر اسطورهای به اندازه شاهنامه تاثیرگذار نبوده است
by فاطمه طالبیانایسنا/خراسان رضوی دکتر بهمن نامور مطلق گفت: هیچ آثار اسطورهای به اندازه شاهنامه تاثیرگذار نبوده، بقیه به دلایلی به افسانهها نزدیک شدند. شاهنامه به خاطر ترکیب خوبی که میان حکمت، خلاقیت و آفرینش انجام میدهد، اسطورهایترین کتاب است.
استاد دانشگاه شهید بهشتی امروز، ۵ خرداد ماه در نشست مجازی بزرگداشت فردوسی با عنوان «تصویر شرارت و شقاوت در داستانهای شاهنامه»، اظهار کرد: شاید در مورد برخی از آثار از خود بپرسیم چه باید گفت و چه میتوان گفت، اما وقتی به شاهنامه میرسیم از خودمان میپرسیم چه نمیتوان گفت و چه چیزی را نمیتوان با فردوسی و شاهنامه بررسی کرد، این موضوع کار را سختتر میکند. اگر سوال این بود که چه میتوان گفت راحتتر بود تا اینکه چه نمیتوان گفت.
وی بیان کرد: شاهنامه به قدری بزرگ است که ما را افسون خود میکند. در شاهنامه اسطوره وجود دارد و یکی از ویژگیهای اسطوره این است که وقتی به ما نگاه میکند، ما را افسون و میخکوب کرده و به قدری بزرگ است که ما را دچار وحشت میکند. شاهنامه اینگونه است.
وی خاطرنشان کرد: اگر در حوزه نقاشی شاهنامه نبود، شاید نقاشی ایرانی چیز دیگری بود. شاهنامه هویت بصری ما را احیاء کرد و به واسطه شاهنامههای متفاوت نقاشی ما شکل گرفت، احیاء شد و معنا پیدا کرد. در حال حاضر یکی از بهترین آثار تجسمی و نقاشی تمام جهان، شاهنامه شاه طهماسب است. خمسهنگاریها نیز تحت تأثیر شاهنامهنگاریها بودند.
نامور مطلق با بیان اینکه در شرایط کرونایی جایگاه شاهنامه کجاست و شاهنامه چه نقشی میتواند بازی کند، عنوان کرد: هیچ آثار اسطورهای به اندازه شاهنامه تاثیرگذار و یا حتی اسطورهای نبوده، بقیه به دلایلی به افسانهها نزدیک شدند. شاهنامه به خاطر ترکیب خوبی که میان حکمت، خلاقیت و آفرینش انجام میدهد، اسطورهایترین کتابی است که من میشناسم، حتی کتابهای یونانی به طرف افسانه و تخیل های افسانه ای رفتند. اسطوره باورها و هویت ما را میسازد. انگیزه شاهنامه نیز با کتابهای دیگر قابل مقایسه نبود.
سرپرست دانشگاه هنرهای اسلامی ایرانی استاد فرشچیان با طرح این سوال که اگر فردوسی بود در مقابل شرارت و رقابتی که کرونا یکی از جلوههای مهم آن است، چه کار میکرد، آیا سکوت میکرد یا اینکه حماسه دیگر و شاهنامه دیگری میآفرید، تصریح کرد: تلاش انسان برای بقا، هویت و نجات دیگری نیازمند شاعران بزرگی مانند فردوسی است که متاسفانه نداریم. در مقابل کرونا که جان دهها هزار نفر را گرفت و بسیاری از اقتصادها را ویران کرد، شاعر ما امروز چه وظیفهای نسبت به آن دارد و باید چه کار کند؟ شاید اولین سوالی که پیش بیاید این است که باید چنین سوالی را از شاهنامه فردوسی کرد یا نه؟ آیا فردوسی خود را ملزم میداند که نسبت به گفتمان پیرامون خودش واکنش نشان میدهد یا نه؟
این استاد دانشگاه شهید بهشتی گفت: میتوانیم آثار را به دو دسته گفتمانی و غیر گفتمانی تقسیم کنیم، آثاری که کاری به فضای حاکم در زمان خود ندارند و آثاری که پاسخگو هستند و نسبت به زمان و مکان واکنش نشان میدهند و این واکنش با مسائل و مردم خود و رنجهای آنها پیوند زمانی و مکانی برقرار میکند. در زمانهایی که مردم ما رنجهای بسیاری کشیدند، مانند جنگ جهانی دوم که نیمی از سکنه کشور از قحطی و آنفولانزای سنگین از بین رفتند، آیا اگر فردوسی بود کاری نمیکرد؟ پس چرا ما در این زمان که نیمی از سکنه از بین رفتند هیچ اثر شاعرانه قابل قبولی نداریم و هیچ کاری صورت نگرفته است؟
وی افزود: فردوسی یکی از آثار پاسخگو و گفتمانی ما بوده و شاید یکی از گفتمانیترین آثاری است که داریم و در شرایطی که هویت جامعه در معرض خطر است، در مقابل دو فرهنگ مردانه میایستد و اثری خلق میکند که هویت بزرگ ایرانی را پاس میدارد و به همین جهت متمایز است.
نامور مطلق ادامه داد: آنها که شاهنامه را تعقیب میکنند و ادامه میدهند باید نسبت به کرونا، آنفولانزا، حملات گوناگون و تهدید فرهنگی ایرانی صیانت و ایستادگی کنند، اما پرداختن به شر نزد فردوسی کار سادهای نبود، زیرا فردوسی در دوگانهای قرار داشت و توانست در این دوگانه کار خود را ارائه کرده و راهی پیدا کند که با سربلندی بیرون بیاید.
این اسطورهشناس در خصوص نظریههایی که به مطالعه جلوههای شر و شقاوت میپردازد، عنوان کرد: هیچ نظریهپرداز ایرانی در بین نظریهپردازان پیدا نکردم که این یک نقص است، منتقدان ما کارهای جدی انجام نمیدهند و من جز نظریههای اروپایی یا شمال آمریکا چیزی ندیدم.
سرپرست دانشگاه هنرهای اسلامی ایرانی استاد فرشچیان اضافه کرد: شاهنامه کار بسیار دشواری بوده و دشواریهای فردوسی، فراوان و سترگ است، به همین دلیل فردوسی تا این حد شایسته تقدیر و ستایش است. شر موضوع بسیار مهمی بوده و یکی از بزرگترین موضوعاتی است که انسان با آن مواجه شده و به خصوص در حوزه اندیشه دینی مسالهساز بوده است.
وی خاطرنشان کرد: نبرد بین روایتهای گوناگونی در آثار فردوسی میبینیم؛ یعنی الگوهای متمایز دارند و بعد بر اساس سرشت شرارتگونه خود به حوزه خیر تجاوز میکنند. در وهله اول پیروزیهایی به دست میآورد، خیر به خودش میآید، قدرت پیدا میکند، زیرا خیر قدرتمندتر است، بنابراین مقابله میکند. بعد گره داستان شروع میشود، پیروزی خیر و بازگشت به شرایط دیگر یا شرایط تثبیت شده. این موضوع را در اغلب روایتها داریم.
نامور مطلق افزود: فردوسی دو اردوگاه شر و خیر را بررسی کرده، در توضیحات آلودهانگاری نکرده و شقاوت در بیان، تجلی چندانی پیدا نمیکند. فردوسی یک انتخاب انجام داده و اینکه آلودهانگاری نکند، شقاوت را به بیان نکشاند و در محتوا باقی بگذارد.
انتهای پیام