ماجرای عیددیدنی آزادگان ایرانی در دوران اسارت
by محمدرضا بختیاریعید فطر سال ۱۳۶۲ با شکوه خاصی در اردوگاه برگزار شد. عراقیها اجازه دادند اسرا با هم دیدار کنند. حاج آقا ابوترابی از فرصت بهوجودآمده استفاده کرد و در آسایشگاه ۳ که بعدها آسایشگاه ۱۱ شد با همه اسرا دیدهبوسی کرد.
به گزارش ایسنا، در کتاب «خاطرات سید آزادگان» دو روایت از مرحوم حجتالاسلام ابوترابی در رابطه با عید فطر آمده است که به مناسبت این روز آنها را مرور میکنیم.
روایت اول؛ امیدوارم عید نوروز در خاک پاک وطن باشیم
حاج آقا ابوترابی در آخرین روز ماه رمضان که احتمال میداد شب عید فطر باشد به دوستان اسیر توصیه کرد ـ نماز مخصوص آن شب را که شامل دو رکعت است و در رکعت اول هزار مرتبه سوره توحید و در رکعت دوم یک مرتبه همان سوره خوانده میشود ـ بخوانند. بسیاری از اسرا به این مهم دست یافتند. حاج آقا برای روز عید فطر نیز فرمود: «پیش از آنکه عراقیها درها را باز کنند، نماز روز عید را بخوانید.» ایشان در روز عید فطر خطاب به اسرا چنین گفت:
«بسم الله الرحمن الرحیم. برای من افتخار است که در خدمت برادران هستم. این هم نعمتی است برای من که عید سعید فطر را خدمتتان تبریک میگویم. امیدوارم عید نوروز در خاک پاک وطن و در کنار هموطنان عزیزتان بوده، ماه رمضان آینده در جمع پرشور و گرم آنها باشید و از برکات بیشتری برخوردار شوید. امیدوارم سال آینده از نزدیک شاهد سربلندی هموطنان باشید.»
روایت دوم؛ اجازه عراقیها برای عیددیدنی
عید فطر سال ۱۳۶۲ با شکوه خاصی در اردوگاه برگزار شد. عراقیها اجازه دادند اسرا با هم دیدار کنند. حاج آقا ابوترابی از فرصت بهوجودآمده استفاده کرد و در آسایشگاه ۳ که بعدها آسایشگاه ۱۱ شد با همه اسرا دیدهبوسی کرد. دیگران نیز پشت سر ایشان صف طویلی تشکیل داده و دور تا دور آسایشگاه را گرفتند.
حاج آقا سپس اعلام کرد همه افراد آسایشگاه در یک صف برای دیدار با اسرای آسایشگاه ۴ بروند و خود نیز در این کار پیشقدم شد. به دنبال او همگی اسرا راهی آسایشگاههای دیگر شدند. در زمانی کوتاه اسرا گرداگرد اردوگاه به صف بودند تا دوستانشان را ببینند و دیدهبوسی عید را به جای آورند.
انتهای پیام