Virgool - ویرگول

در جستجوی عدالت

by

مدت ها بود در اطرافم این سوال مطرح می شد که اساسا بنای این دنیا بر عدل استوار است یا نه؟ اگر این دنیا را خدای عادلی به وجود آورده و برنامه ریزی این دنیا توسط خدای با تدبیر و با حکمت و پروردگاری که عدل جز صفات اوست پس چرا ما عدل را حس نمی کنیم و نمی توانیم در اطرافمان یا در نقاط مختلف دنیا این عدل را ببینیم؟
چرا در آفریقا هر روز انسانهایی به علت گرسنگی می میرند و از طرفی در آن طرف دنیا افرادی دور ریز غذایشان آنقدر زیاد است که می توان با دور ریز همان خوراکی ها جمعیت قابل توجهی از مردم دنیا را از گرسنگی نجات داد؟
وضعیت زندگی بشر با وجود برنامه ریزی خدای عادل چرا باید این همه متفاوت باشد؟
از طرفی چرا در جامعه ی اسلامی ایران باید این همه ظلم و تبعیض را ببینیم؟ ایراد کار کجاست؟ باید سران مملکت را اصلاح کنیم؟ انتخاب های مردم در برگزیدن رهبران جامعه را هدف بگیریم؟ اصلا چه کاری باید کرد؟

توضیح مطالب بالا خیلی کار سختی نیست و خواننده می تواند هزاران سوال دیگر از زندگی شخصی خود و یا جامعه مطرح کند. به نظر حقیر مشکل اصلی در نوع نگاه ما به این مسائل و مشکلات است.

چند نکته ی اساسی که من همواره به عنوان شاه کلید از آنها نام میبریم قابل ذکر است و امیدوارم خدای متعال به نویسنده و خواننده فهم حقیقی و ایمانی این مسائل را عنایت فرماید.

مقصد نهایی کجاست؟

هنگام مطرح شدن این مباحث اصلی ترین نکته ای که باید به آن دقت شود این است که اساسا مقایسه های ما و جستجوی عدالت ما منحصر در عالم دنیا و عالم ماده شده است و حال آنکه انسان الهی همواره خود را در مسیر به سمت آخرت باید حس کند و همواره باید قیامت و سرای ابدی و منزلگاه قیامتی را مد نظر داشته باشد. با مد نظر قرار دادن مساله آخرت و اینکه اساسا خیلی از اتفاقات قرار نیست در دنیا اتفاق بیفتد و اگر فرض کنیم به شخصی ظاهرا ظلمی در این دنیا شد آیا جبران این ظلم و یا پاداش کار خیر او در این دنیا باید باشد؟
و نکته ی مهم تر اینکه آیا دنیا ظرفیت جبران تمام نیکی ها و بدی ها و همچنین رنجها و مصائبی که ما در دنیا تحمل می کنیم را دارد یا خیر؟
مسلما مقصد نهایی یک انسان الهی آخرت و بعد قیامتی اوست و اتفاقات دنیا را نه می تواند به حساب اجر و مزد کارهای روزمره اش بداند و نه می تواند عقاب و بازخواستی برای گناهانی که مرتکب شده در نظر بگیرد.

دنیا مزرعه آخرت است. همه ی ما این جمله را حفظ کرده ایم ولی به معنای آن پی نبرده ایم.
ما باید در دنیا با اطاعت از حق تعالی آخرت خود را آباد کنیم و از همه مهمتر اینکه این دنیا نهایت کار هیچ یک از انسانهای روی زمین نیست.

علی علیه السلام می فرماید:
الدُّنْيَا دَارُ مَمَرٍّ لَا دَارُ مَقَرٍّ
دنيا سراى گذشتن است نه سراى ماندن

قرار نیست کسی در این دنیا بماند و همه ی ما رفتنی هستیم. پس اگر این دنیا محل عبور است و سرای ماندن نیست چرا اینقدر اتفاقاتی که در دنیا برای ما و دیگران رخ می دهد باید ما را خوشحال و یا ناراحت کند در حالی که می دانیم بعد از رحلت از این دنیا به سوی سرای ابدی خود رهسپار می شویم و جزا و پاداش تمام اعمال خود را در آن دنیا می بینیم.

امام باقر علیه السلام می فرماید:
نِعمَ العَونُ الدنیا عَلی طَلَبِ الآخِرَةِ
چه خوب کمکی است دنیا برای به دست آوردن آخرت.

نتیجه اینکه دنیا به هیچ عنوان نباید و اساسا نمی تواند هدف یک انسان الهی باشد و باید تمام اعمال و رفتار او در جهت بندگی حق تعالی و رسیدن به کمال آخرتی او باشد.

در قسمت بعدی مقاله سعی می کنم در مورد نعمات دنیا و اینکه اساسا دنیا ارزش دارد یا نه کمی صحبت کنم.

إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الأِنْقِطَاعِ إِلَيْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ
خداى کمال جدایى از مخلوقات را، براى رسیدن کامل به خودت به من ارزانى کن، و دیدگان دلهایمان را به پرتو نگاه به سوى خویش روشن کن، تا دیدگان دل پرده های نور را دریده و به سرچشمه عظمت دست یابد، و جانهایمان آویخته به شکوه قدست گردد