زیستن با دوربین
by ریحانه سجادیایسنا/اصفهان رضانور بختیار، پیشکسوتِ عکاسی، در دوازدهمین نشست «پنجشنبههای اصفهان» از خاطرات زیستن خود با دوربین گفت.
رضانور بختیار در این نشست که شامگاه ۲۴ بهمنماه در سرای هشتبهشت چهارباغ عباسی برگزار شد، گفت: ۱۲ ساله بودم که یک دوربین جعبهای گرفتم و شروع به عکاسی کردم. سال ۱۳۳۲ اصفهان شهر کوچکی بود و همه همدیگر را میشناختند، همۀ اتفاقات هم در چهارباغ میافتاد.
وی ادامه داد: عکسهایی که در آن سال با آزمونوخطا گرفته بودم پیش لئون میناسیان میبردم و او ظاهرشان می کرد او عکسهای خوبی از اصفهان گرفته بود و یک مغازۀ هم عکاسی داشت، اما به من توصیه کرد که بهجای عکاسی دنبال یک کار حسابی بروم و دکتر و مهندس شوم.
این عکاس پیشکسوت خاطرنشان کرد: فکر نمیکردم که عکاسی را ادامه بدهم، اما زمانی که در خیابان عباسآباد و در انجمن ایران و آمریکا به کلاس زبان میرفتم، مجلهای درباره عکاسی دیدم. هر روز با دیکشنری میرفتم و مطالب آن مجله را ترجمه میکردم تا بخوانم و به همین خاطر کتابدار انجمن، آن را به من هدیه کرد و گفت با خودت ببر.
بختیار افزود: دیپلمم را از دبیرستان سعدی گرفتم و فکر میکنم افراد بزرگ و سرشناسی که این مدرسه در طول سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۳۹ تربیت کرد، کل دانشگاههای آزاد در طول این سالها تولید نکرده باشد.
وی با بیان اینکه راهِ آمدن به سرای هشتبهشت را برای حضور در نشست پنجشنبههای اصفهان گم کرده، به تغییر مداوم چهره اصفهان در طول این سالها اشاره کرد و یادآور شد: زمانی که دبیرستان سعدی را از گذر سعدی به خیابان صفه منتقل کردند، آنجا رفتم و دیدم تنها عکس شهید بهشتی را بهعنوان چهره سرشناس این مدرسه نصبکردهاند؛ درحالیکه شهید بهشتی هم تربیتشدۀ همان سعدیِ قدیم بود.
این عکاس، با اشاره به ادامه فعالیت خود در رشته عکاسی، اظهار کرد: عشق عکاسی با من ماند و خانواده هم نسبت به آن جبهه نگرفتند اگرچه شاد هم نبودند. یک روز همراه پدرم به دیدن آقای طریقی که آن زمان عکاس معروف اصفهان بود رفتیم و ایشان به پدرم گفت «شما که آدمحسابی هستید و فرزندتان در حال گرفتن دیپلم است او را به فرنگ بفرستید تا دکتر یا مهندس شود، آخر عکاسی هم شد کار!؟»
نویسندۀ کتاب «موزهای درون موزه» گفت: حتی لئون هم که یک دوربین کداک ۳۵ از او خریده بودم به من گفت عکاسی کار حسابی نیست و وقتی بعد از اتمام تحصیل در این رشته به ایران برگشتم و او را که در هتلی مشغول به کار بود ملاقات کردم گفت «کار خوبی نکردی که به حرف من گوش ندادی و عکاس شدی!»
بختیار با شرح خاطرۀ فوت لئون میناسیان، ادامه داد: وقتی خبر فوت او را شنیدم متأثر شدم و از تهران به منزل او در اصفهان آمدم. خانوادهاش برای بردن ارثیه آمده بودند. از پسرش خواهش کردم شیشه عکسهایی که لئون از اصفهان گرفته بود به من بدهند، اما گفت «آن وسایل را میگویی؟ ریختم توی چاه!» و بهاینترتیب عکسهای لئون از دست رفت.
نویسندۀ کتاب «اصفهان موزه همیشه زنده» با این توضیح که تحصیل در مدرسه عکاسی انگلستان و پادویی برای عکاسان دیگر به او چیزهای بسیاری آموخته، ادامه داد: فکر نمیکردم که برای رشته عکاسی در ایران کار پیدا شود، اما وقتی از انگلستان برگشتم در ایران انقلاب صنعتی رخداده بود و پیشنهادات کاری یکی پس از دیگری میرسید. از فرهنگ و هنر گرفته تا روزنامه کیهان و اطلاعات؛ اما به یک موسسه تبلیغاتی رفتم و برای آنها از پیکان عکس گرفتم؛ بدون اینکه نور فلاش توی شیشه ماشین بیفتد و این تجربهای بود که از همان پادویی در کنار عکاسان بزرگ در انگلستان آموخته بودم.
این عکاس خاطرنشان کرد: بعدازاین کار تبلیغاتی، عکاسی من از پروژههای عمرانی یکی پس از دیگری شروع شد و دفتری هم داشتیم که با ممیز، کیارستمی، دوایی و مثقالی در آن دورهم جمع میشدیم و کاوه گلستان نیز عکاسی را در همین دفتر یاد گرفت.
بختیار با شرح دوران عکاسی خود پس از انقلاب، گفت: بعد از انقلاب عدهای از ایران مهاجرت کردند اما به اصفهان آمدم و با اجاره آپارتمانی در خیابان شیخ بهایی به کارم ادامه دادم. در همین دوران بود که برای عکاسی از کارخانه فولاد مبارکه دعوت شدم.
نویسندۀ کتاب «مهمانسرای عباسی» برای ادای دین به پرفسور پوپ، اظهار کرد: او ایرانشناس بزرگی بود که با یک دوربین خوب به ایران آمد و با همسرش از ایران و اصفهان عکسهای خوبی گرفتند. ایشان برای بازسازی هتل عباسی هم نظر میداد و من همانجا ملاقاتشان کردم.
رضانور بختیار، متولد 1320 در اصفهان، دانش آموخته عکاسی در کالج چاپ و هنرهای گرافیک لندی انگلستان است که سابقه عکاسی در رشتههای مختلف مثل پرتره، معماری و... را دارد و در دانشگاههای مختلف نیز تدریس در این رشته را برعهده داشته است. او اکنون عضو انجمن عکاسان حرفهای ایران و انگلستان است و چهار کتاب به نامهای «اصفهان موزه همیشه زنده»، «مهمانسرای عباسی»، «موزهای درون موزه» و «اصفهان شهر هنر و صنعت» تألیف کرده است.
انتهای پیام