"آکوجان"؛ روستایی غرق در مشکلات که مسئولان بازسازی آن را رها کردند
گزارشی از منطقهای فراموش شده در دل طبیعت زیبای قزوین
روستای آکوجان اگر مورد حمایت مسئولین قرار میگرفت؛ میتوانست ماسولهای دیگر باشد زیرا بافت معماری این منطقه از زیبایی خاصی برخوردار است؛ اما این روزها مردم روستای آکوجان گویا فراموش شدهاند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح قزوین؛ پشت سر گذاشتن مسیرهای پر پیچ و خم الموت غربی ما را به تابلوی سفیدرنگ کنار جاده کشاند که نوشته بود ۱۷کیلومتر تا آکوجان. ماشین به مسیر پرپیچ خود در لابهلای درختان نارنجی کنار جاده ادامه داد، از دور دست خانههایی که به شکل اردوگاه ساخته شده بود توجه ما را جلب کرد.
با نزدیک شدن به آن خانهها که بیشتر شبیه به اردوگاههای خارج از شهر بود متوجهی حضور مردم شدیم. زنانی با لباس محلی از میان خانههای سرد مسکونی میگذشتند، برخی از بچهها در ایوان خانه بازی میکردند و برایمان دست تکان میدادند، مردهایی که لبخند کمرنگ از صورتهای سوخته و چیندارشان مشخص میشد در حال عبور بودند و ما بودیم و جایی که هنوز نمیدانستیم کجاست. نمیشد نام آنجا را روستا گذاشت زیرا خبری از زمینهای کشاورزی و دامهایی که بیمحابا سمت جاده بیایند نبود از سوی دیگر شبیه به اردوگاه هم نبود.
در میان علامت سوالهای ذهنی چشممان به روستای پلکانی افتاد که آن طرف جاده لابهلای کوههای سنگی به صورت پلکانی بوده و درختانی که با برگهای نارنجی رنگ نقش بسته بود. ماشین آرام شروع به حرکت کردن کرد. دو کیلومتر بعد ما درمیان درختان فندق و خانههای کاهگلی ایواندار قرار گرفتیم.
خانههای گِلی، درختانی با شاخههای بیبرگ، کوههای سنگی هشتی شکل و پرواز پرندگان آدم را پشت نیمکت کلاس اول مینشاند، آنهنگام که معلم شهر "خوشا به حالت ای روستا" را بخشبخش برایمان میخواند.
قدم زدن در کوچهها باعث میشد تا عطر زندگی در هر دم و بازدم در وجود انسان جریان پیدا کند و صدای پرندگان موسیقی دلنوازی بود که هر آن پخش میشد، برخی از خانههای کاهگلی فرو ریخته بود اما در برخی دیگر هنوز رونق و صفا وجود داشت.
سراغ دهیار روستا رفتیم تا ضمن شناخت روستا از احوال منطقهی پشتسر گذاشته که نه شبیه به اردوگاه بود نه شبیه به روستا مطلع شویم.
روحالله رمضانی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی صبح قزوین؛ دربارهی روستای آکوجان اظهار کرد: روستای آکوجان یکی از روستاهای الموتغربی استان قزوین است که وقوع زلزله در سال 83 مسیر حیات آن را تغییر داد.
وی افزود: با زلزلهای که در سال 83 رخ داد این روستا آسیب دید و سنگ عظیمی از بالای کوه ریزش کرد که موجب تخریب انبار علوفهی یکی از ساکنین روستا شد.
دهیار روستای آکوجان اذعان کرد: با بررسی کارشناسان متوجه شدیم این روستا در معرض خطراتی مانند سیل، رانش زمین و ریزش سنگ قرار دارد و ممکن است اموال و جان اهالی روستا با کوچکترین مشکل در خطر باشد؛ در همین راستا برای پیشگیری صدمات ناشی از حوادث طبیعی جلسات متعددی برگزار شد.
وی گفت: در ابتدا کارشناسان تصمیم به احداث دیوار بلندی در منطقهی فوقانی روستا برای جلوگیری از ریزش سنگ گرفتند اما وجود دیوار تنها از زیرش سنگ به داخل روستا جلوگیری میکرد و راه حل مناسبی برای خطراتی مانند رانش زمین و سیل نبود از سوی دیگر امکان تخریب دیوار وجود داشت به همین علت این طرح اجرایی نشد.
این مقام مسئول ابراز کرد: طرح جایگزین احداث دیوار، طرح احداث اماکن مسکونی در منطقهای دیگر بود که توسط 17کارگروه ستاد بحران و زلزلهنگار کشوری طراحی شد، زمینهای کشاورزی دیمی از اهالی روستا خریداری شد و بنیاد مسکن برای رفاه حالِ اهالی روستا حدود پنج میلیون تومان وام در نظر گرفت.
وی ادامه داد: دستگاههای اجرایی مانند جهاد کشاورزی، آموزش و پرورش و دستگاههای بهداشتی و درمانی به میدان آمدند و ساخت و ساز اماکن جدید بدون در نظر گرفتن طرح هادی برای اهالی روستا آغاز شد.
رمضانی تصریح کرد: ساخت اماکن مسکونی از سال 83 آغاز شد و تا سال 91 ادامه داشت، در سال 91 بدون در نظر گرفتن شرایط معیشتی مردم، ساختمانهای نیمهکاره تحویل مردم داده شد، ساختمانهایی که تنها دارای اسکلت و بدنهی اصلی بوده و هنوز تدبیری برای سایر مسائلی مانند آب، برق، فاضلاب و مکانی برای نگهداری دام در این خانهها نشده بود.
وی افزود: روستای آکوجان به علت رانش زمین شرایط حفاری چاه را ندارد و کمآبی یکی از مشکلات این روستا محسوب میشود، از این رو شغل اصلی بیشتر مردم روستا دامپروری است و از این راه درآمدزایی میکنند؛ اما در مکان جدید محلی برای نگهداری دامها درنظر گرفته نشده است که این مسئله تا مدتها مردم روستا را در خانههای کاهگلی خود نگه داشت.
این دهیار روستا دربارهی دیگر مشکلات روستای آکوجان بیان کرد: بعد از مدتی مسئولین مردم را با قول اهدای امکانات روانهی محل جدید کردند اما در روستای جدید به علت رانش زمین امکان حفر چاه فاضلاب وجود نداشت و با پیگیریهای انجام شده، ستاد بحران برای لولهکشی این منطقه حدود 800 میلیون اعتبار برنامهریزی کرد که متاسفانه با اتمام بودجه، کافرمایان کار را نیمه کاره رها کردند و دیگر کسی پیگیر ماجرا نشد و پس از مدتها نقل مکان روستاییان، فاضلاب این منطقه در کوچهها جاری است.
وی ادامه داد: خانههای تازه ساختی که مردم روستایی را از زندگی روستایی و دامپروری جدا کرد معیشت محور نبود؛ از سوی دیگر طولانی بودن رویهی ساختوساز باعث شد تا ساختار جمعیتی روستا تغییر کند و در اجرای این طرح هیچ تدبیری برای زوجهای جوانی که تازه وارد زندگی مشترک میشدند؛ نشده بود از سوی دیگر جمعیت برخی خانوادهها افزایش یافته بود که خانههای کوچک اردوگاهی شکل جایی برای حضور آنان نداشت و مجموع این مسائل روستای آکوجان را به دو بخش تقسیم کرد که نیمهای از اهالی روستا در منطقهی جدید حضور دارند و نیمی دیگر در خانههای کاهگلی ماندهاند.
رمضانی گفت: جهاد کشاورزی طرح ساخت اصطبل به صورت مجتمعی در اطراف روستا را ارائه داد اما متاسفانه این طرح هم در مرحلهی اجرا قرار نگرفت.
دهیار روستای آکوجان تاکید کرد: ماندن مردم روستا در خانههای کاهگلی مشکلات دیگری را به همراه داشت؛ زیرا شکل روستا به صورت پلکانی بود و با تخلیه شدن خانههای زیرین، خانههایی که در بخش فوقانی قرار داشتند با توجه به رانش زمین فرو ریختند و مناطق باقیمانده هم با وجود بارانهای شدید در معرض خطر فرو ریختگی هستند.
این دهیار در ادامه گفت: انتقال مکان زندگی مردم روستا به نقطهای دیگر که فاقد امکانات ضروری مانند مرکزدرمانی، مدرسه و مسجد بود مشکلات دیگری را به بار آورد، زیرا بسیاری از بیماران با مشکلات رفت و آمد همراه هستند و دانشآموزان برای رفتن به مدرسهای که دوکیلومتر با آنها فاصله دارد در زمستان در معرض خطر حملهی گرگ و شغال قرارمیگیرند و به علت سردی هوا دچار بیماری میشوند.
وی افزود: 50 دانشآموز مقطع ابتدایی و متوسطهی اول برای یادگیری علم روزانه چهار کیلومتر مسیر رفتوبرگشت مدرسه را طی میکنند و 30 دانشآموز متوسطهی دوم در مدرسهی شبانهروزی رازمیان مشغول تحصیل هستند، با صحبتهایی که با آموزش و پرورش استان انجام شد ماشینی برای حملونقل دانشآموزان پیشبینی شد که از نظر فنی مشکل دارد و در هر نوبت چهار الی پنج بار دانشآموزان را جابهجا میکند اما 40هزارتومان ماهانه هزینهی سرویس مانع از حضور دانشآموزان مستضعف در مدرسه شده است.
این مقام مسئول بیان کرد: روستای آکوجان اگر مورد حمایت مسئولین قرار میگرفت؛ میتوانست ماسولهای دیگر باشد زیرا بافت معماری این منطقه از زیبایی خاصی برخوردار است؛ اما این روزها مردم روستای آکوجان فراموش شدهاند و روستای آکوجان بدون تجربهی جنگ، این روزها حالوهوای مناطق جنگی را تجربه میکند.
وی ابراز کرد: روستای آکوجان با 932 نفر جمعیت دارای محصولات کشاورزی مانند فندق، گردو و زغال اخته است و از صنایعدستی این روستا میتوان به جاجیم، سبدبافی، موجبافی، بافت لباس پشمی وفرش نمدی اشاره کرد که با توجه به نبود امکانات این صنایع دستی امروزه تنها در یاد و خاطرهها قرار گرفته است.
رمضانی دربارهی مشکلات حملونقل روستای آکوجان عنوان کرد: به علت دور بودن روستا از شهر، مردم روستا دچار مشکلات رفتوآمد هستند زیرا اکثر مردم این منطقه دارای ماشین شخصی نیستند و ماشین حمل و نقل دیگری هم برای این مناطق وجود ندارد و در هر رفتوآمد مردم به شهر 50هزارتومان هزینه صرف میشود.
وی در پایان صحبتهایش از اوضاع نابهسامان مردمی گفت که مشکلات مالی درمقابلشان قد علم کرده و از دانشآموزان کمبضاعتی که شوق تحصیل در وجودشان رنگ باخته است. رمضانی برایمان از دردهایی گفت که از هر طرف درد تلفظ میشد و امیدی که این روزها گویا نفسهای آخرش را میکشید.
انتهای پیام/